فرازی از زندگانی عطار نیشابوری

فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری عارف و شاعر برجسته قرن ششم و هفتم هجری گنجینه ای بی بدیل در تاریخ ادبیات عرفانی ایران است. او که در روستای کدکن نیشابور دیده به جهان گشود با آثار بی نظیر و عمیق خود چون منطق الطیر مصیبت نامه و تذکرةالاولیا نه تنها مرزهای شعر و ادب فارسی را درنوردید بلکه به یکی از ستون های اصلی عرفان نظری و عملی در جهان اسلام تبدیل شد.
عطار نیشابوری نامی آشنا در گستره وسیع فرهنگ و ادب فارسی از جمله شخصیت هایی است که زندگی و آثارش همچون ستاره ای درخشان راهنمای طالبان حقیقت و عاشقان معرفت بوده است. او که با نام کامل فریدالدین ابوحامد محمد بن ابوبکر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری شناخته می شود یکی از شاعران بزرگ و عارفان نامی قرن ششم و هفتم هجری قمری است که میراثی گران بها از خود به یادگار گذاشته است. زادگاه او روستای کدکن در حوالی نیشابور مهد پرورش این شخصیت بی نظیر بود؛ سرزمینی که در طول تاریخ بزرگان بسیاری را به خود دیده است.
عطار نیشابوری در سال ۵۴۰ هجری قمری (البته برخی تاریخ تولد او را ۵۳۷ هجری قمری نیز ذکر کرده اند) در دامان خانواده ای اهل علم و فضل چشم به جهان گشود. پدرش که خود در حرفه عطاری و داروفروشی تبحر داشت پایه های اولیه دانش و حرفه را به او آموخت. در آن دوران عطاری تنها به معنای فروش دارو نبود بلکه نوعی طبابت و داروشناسی نیز محسوب می شد. از این رو فریدالدین عطار نیز پس از پدر این حرفه را ادامه داد و در کنار آن به طبابت نیز مشغول شد؛ شغلی که بعدها نام عطار را برای او به ارمغان آورد.
دوران کودکی عطار با سختی ها و رخدادهای تلخی همراه بود. طغیان غزها که در آن زمان بخش های وسیعی از خراسان را درگیر خود کرده بود بر او نیز تأثیر عمیقی گذاشت. این فاجعه در سنین ۶ یا ۷ سالگی چنان در ذهن و روح این کودک نقش بست که تا سال ها پس از آن سایه خود را بر زندگی و آثار او افکند. با فروکش کردن فتنه غز او به تحصیل علوم زمان خود در مدارس علمیه نیشابور پرداخت و مقدمات دانش را فرا گرفت. هرچند اطلاعات دقیقی از جزئیات کودکی و سال های اولیه زندگی او در دست نیست اما همین اشارات تصویری از یک شخصیت پویا و جویای علم را ترسیم می کند که از همان آغاز روحیه کنجکاوی و حقیقت جویی در او شعله ور بوده است.
نام پدر عطار بنا بر روایات مختلف گاه محمود گاه ابراهیم بن اسحاق و گاه یوسف ذکر شده است. در روستای کدکن زیارتگاهی به نام پیر زِرَوَند وجود دارد که اهالی آن منطقه معتقدند این مزار مربوط به پدر عطار شیخ ابراهیم است. این نشان می دهد که خانواده او از جایگاه ویژه ای در میان مردم برخوردار بوده اند و ریشه های عمیقی در سنت های عرفانی و معنوی داشته اند. این پیشینه خانوادگی بی شک در شکل گیری شخصیت عرفانی عطار و روی آوردن او به مسیر سلوک بی تأثیر نبوده است.
زندگی عطار نیشابوری که تا آن زمان در کسوت عطاری و طبابت می گذشت با رخدادی غیرمنتظره و عمیق مسیر دیگری یافت. این واقعه نقطه عطفی در حیات معنوی او بود و او را از دنیای مادی و روزمره به سوی افق های گسترده عرفان و معنویت سوق داد. داستان این تحول در روایات و تذکره ها به زیبایی و با جزئیات بیان شده است که عمق تأثیر آن را بر جان و دل عطار نشان می دهد.
روایت است که روزی فریدالدین عطار در دکان خود مشغول کار و کسب بود که درویشی با هیبت و سلوکی متفاوت وارد شد. درویش چند بار با صدایی آرام و تأثیرگذار از عطار درخواست کرد: «چیزی برای رضای خدا به من بدهی؟» عطار که غرق در کار خود بود ابتدا به درخواست او بی اعتنایی کرد. اما درویش با مشاهده بی تفاوتی عطار سوالی پرسید که جان کلامش بر روح او نشست: «تو چطور می خواهی از دنیا بروی؟» این سوال تلنگری عمیق بود که ذهن عطار را به خود مشغول کرد.
عطار در پاسخ به درویش گفت: «همان طور که تو از دنیا می روی!» درویش با لبخندی که عمق معنایش را تنها اهل دل می فهمیدند پرسید: «آیا تو می توانی مانند من بمیری؟» عطار که شاید در ابتدا با غرور یا بی خبری پاسخ داده بود در جواب گفت: «بله.» درویش بی درنگ کاسه چوبی خود را زیر سر گذاشت دراز کشید و در مقابل چشمان حیرت زده عطار جان به جان آفرین تسلیم کرد. این صحنه چون صاعقه ای بر وجود عطار فرود آمد و او را به کلی دگرگون ساخت.
این رویداد خارق العاده و تأثیرگذار نقطه پایان بر زندگی مادی عطار و آغازگر سلوک عرفانی او بود. پس از این واقعه شیخ نیشابوری تمامی دارایی خود را رها کرد دکان عطاری را بست و به جست وجوی علم و حقیقت پرداخت. او به دیدار عارفان و مشایخ بزرگ زمان خود شتافت و در محضر آنان به کسب فیض و تزکیه نفس مشغول شد. از جمله اساتید و مرادان او می توان به شیخ مجدالدین بغدادی و شیخ الشیوخ عارف رکن الدین اکاف اشاره کرد که از بزرگان عرفان آن دوره بودند و عطار از محضرشان بهره های فراوان برد.
پس از این تحول روحی عمیق عطار سال های بسیاری را به سفر در سرزمین های مختلف گذراند. او به هند عراق شام مصر و مکه سفر کرد و حج خود را به جا آورد. در این سفرها با بسیاری از بزرگان و عرفای عصر خود دیدار و گفت وگو کرد و بر دانش و بینش عرفانی خود افزود. این سفرهای طولانی و پربار نه تنها معرفت او را عمق بخشید بلکه تجربیات بی شماری را برای او به ارمغان آورد که بعدها در آثار جاودانه اش منعکس شد. عطار پس از سال ها سیر و سلوک و کسب علم به زادگاه خود نیشابور بازگشت و تا پایان عمر در آنجا ماندگار شد و به تألیف آثار بی بدیل خود پرداخت.
منطق الطیر بی شک یکی از شاهکارهای بی نظیر و جاویدان ادبیات عرفانی فارسی و نقطه اوج هنر و اندیشه عطار نیشابوری است. این اثر که به نام «مقامات الطیور» نیز شناخته می شود منظومه ای مثنوی به زبان فارسی است که دربرگیرنده ۴۴۵۸ بیت شعر با مضامین عمیق عرفانی است. واژه «منطق الطیر» در زبان عربی به معنای «زبان مرغان» است و همان طور که از نامش پیداست محتوای آن توصیفی نمادین از سفر مرغان به سوی سیمرغ است؛ سفری پرماجرا و پر از مصائب که در نهایت به خودشناسی و درک حقیقت وجودی منجر می شود.
داستان منطق الطیر از این قرار است که گروهی انبوه از مرغان با انگیزه های گوناگون و اشتیاق دیدار پادشاه خود سیمرغ تصمیم به آغاز سفری دشوار می گیرند. در این مسیر هر مرغی نمادی از نوع خاصی از انسان ها و درگیر تمایلات و تعلقات دنیوی است. در هر مرحله از این سفر عرفانی بسیاری از مرغان به بهانه های مختلف از ادامه مسیر بازمی مانند و از قافله عشق جدا می شوند. این بازماندن ها استعاره ای از ضعف اراده دلبستگی به دنیا و عدم تحمل سختی های راه سلوک است. در طول این سفر مرغان باید از هفت وادی عبور کنند؛ هفت مرحله ای که عطار آن ها را «هفت وادی» یا «هفت شهر عشق» می نامد.
این هفت وادی که هر یک نمادی از یکی از مراحل سلوک عرفانی هستند به ترتیب عبارتند از: وادی طلب وادی عشق وادی معرفت وادی استغنا وادی توحید وادی حیرت و وادی فقر. این مراحل پله پله مرغان را به سوی کمال و درک حقیقت رهنمون می شوند. در هر وادی مرغان با چالش ها و آزمون های خاصی روبه رو می شوند که تنها با گذر از آن ها می توانند به مرحله بعدی قدم بگذارند. این سفر در حقیقت تمثیلی از سیر و سلوک انسان در راه رسیدن به حق و شناخت پروردگار است؛ مسیری که با رنج و ریاضت همراه است اما در نهایت به وصال می انجامد.
پس از گذر از این هفت وادی دشوار از میان گروه انبوهی از پرندگان که سفر را آغاز کرده بودند تنها سی مرغ باقی می مانند. این سی مرغ زمانی که به مقصد می رسند و در آینه حق می نگرند درمی یابند که سیمرغ چیزی جز حقیقت وجود خودشان نیست. واژه «سیمرغ» در اینجا از ترکیب «سی مرغ» گرفته شده است که خود نمادی از این خودشناسی و وحدت وجود است. با این خودشناسی عمیق مرغان در هیبت خداوند جذب می شوند و حقیقت را در وجود خویش می یابند و به مقام فنا می رسند. منطق الطیر به زبان های مختلفی از جمله فرانسوی کردی و ازبکی ترجمه شده و در کشورهای گوناگون از جمله هند و کشورهای اروپایی به چاپ رسیده است که نشان دهنده اهمیت جهانی این اثر است.
مصیبت نامه عطار یکی دیگر از آثار سترگ و عمیق شیخ عطار نیشابوری است که در قالب مثنوی سروده شده است. این اثر منظوم شامل ۷۵۳۹ بیت و ۳۴۷ حکایت است که هر یک از آن ها با مضامین عرفانی اخلاقی و فلسفی آمیخته اند. مصیبت نامه از نظر عمق عرفانی و تأثیرگذاری بر جان خواننده در میان آثار عطار جایگاه ویژه ای دارد و بسیاری از محققان آن را یکی از پخته ترین و تأثیرگذارترین کارهای این شاعر بزرگ می دانند. سوز و درد خالصانه ای که در اشعار این کتاب موج می زند در کمتر شاعری یافت می شود و همین ویژگی مصیبت نامه را از سایر آثار او متمایز می کند.
این اثر در دوران پختگی و کمال فکری عطار سروده شده است؛ زمانی که او به اوج بینش عرفانی و تجربه معنوی رسیده بود. همین امر باعث شده تا مصیبت نامه از نظر ساختار محتوا و عمق تأثیر اثری خاص و برجسته باشد. برخی از منتقدان و مفسران بر این عقیده اند که انتخاب نام «مصیبت نامه» برای این اثر به دغدغه فکری عطار در خصوص یافتن حقیقت در میان دو راهی شریعت و طریقت اشاره دارد. به عبارت دیگر این عنوان بیانگر رنج و سختی سالک در مسیر رسیدن به کمال و عبور از موانع دنیوی و معنوی است.
اما عطار خود دلیلی دیگر برای این نام گذاری ذکر کرده است. او معتقد بود که رنج و سختی در استخراج معانی عمیق ترتیب مضامین دشوار آراستگی کلام و ترکیب الفاظ منجر به انتخاب این نام شده است. این بیان نشان دهنده دقت و وسواس عطار در سرودن اشعار و تلاش او برای رساندن مفاهیم پیچیده عرفانی به ساده ترین و زیباترین شکل ممکن است. این وسواس و دقت در جای جای مصیبت نامه مشهود است و خواننده را به سفری درونی و عمیق دعوت می کند.
بخش آغازین مصیبت نامه عطار با مدح پروردگار عالم ستایش پیامبر اکرم (ص) و ذکر معراج ایشان آغاز می شود. سپس به ستایش خلفای راشدین و امام حسین (ع) می پردازد که نشان دهنده ارادت عطار به بزرگان دین و جایگاه معنوی آنان در تفکر اوست. در ادامه این کتاب به تفسیر چهل مقاله می پردازد که هر یک از این مقالات شامل چندین حکایت آموزنده و تأثیرگذار است. این حکایات با زبانی ساده و روان مفاهیم پیچیده عرفانی را به مخاطب منتقل می کنند و راهنمایی برای سیر و سلوک معنوی ارائه می دهند. مصیبت نامه نه تنها از نظر ادبی بلکه از جنبه عرفانی و اخلاقی نیز اثری ماندگار و راهگشاست.
تذکرةالاولیا یکی دیگر از آثار برجسته و ارزشمند شیخ عطار نیشابوری است که جایگاه ویژه ای در ادبیات عرفانی و تاریخ تصوف فارسی دارد. این کتاب به زبان فارسی نگاشته شده و دربرگیرنده شرح حال و سخنان ۹۷ نفر از مشایخ و عارفان بزرگ صوفیه است. هدف اصلی عطار از نگارش این اثر نه تنها معرفی این بزرگان بلکه ارائه الگوهایی از سیره عملی و گفتاری آنان برای طالبان حقیقت و سالکان راه معرفت بوده است. این کتاب گنجینه ای از تجربیات معنوی حکایات آموزنده و اندیشه های عرفانی است که تا به امروز مورد توجه پژوهشگران و علاقه مندان به عرفان قرار دارد.
تذکرةالاولیا از یک مقدمه و ۷۲ باب تشکیل شده است. هر یک از این ابواب به زندگی کرامات سخنان و آموزه های یکی از عارفان و مشایخ می پردازد. این ساختار به خواننده امکان می دهد تا با زندگی و اندیشه های هر یک از این بزرگان به صورت مجزا آشنا شود و از حکمت و بصیرت آنان بهره مند گردد. عطار در این کتاب با نثری شیوا و دلنشین به بیان جزئیات زندگی این عارفان پرداخته و تلاش کرده است تا تصویری زنده و الهام بخش از آنان ارائه دهد. او نه تنها به بیان صرف رویدادها بسنده نمی کند بلکه عمق معنوی و تأثیرگذاری آنان را نیز به زیبایی ترسیم می کند.
نام «تذکرةالاولیا» به معنای «یاد دوستان خدا» است. این عنوان خود گویای محتوای کتاب و هدف عطار از نگارش آن است. او در این اثر به معرفی کسانی می پردازد که زندگی خود را وقف بندگی خدا و رسیدن به مقام قرب الهی کرده اند. این کتاب نه تنها شرح حال صرف است بلکه به نوعی تاریخچه اولیه تصوف و عرفان در ایران نیز محسوب می شود. تذکرةالاولیا منبعی غنی برای شناخت مکاتب عرفانی اصطلاحات صوفیانه و سیر تحول اندیشه های عرفانی در قرون اولیه اسلامی است. بسیاری از محققان و نویسندگان بعدی از این کتاب به عنوان منبعی معتبر و الهام بخش در آثار خود بهره برده اند.
یکی از ویژگی های بارز تذکرةالاولیا سادگی و روانی نثر آن است. عطار با استفاده از زبانی بی تکلف و صمیمی توانسته است مفاهیم عمیق عرفانی را به گونه ای بیان کند که برای عموم مردم قابل فهم باشد. این سادگی در کلام یکی از دلایل محبوبیت و ماندگاری این اثر در طول تاریخ است. این کتاب نه تنها برای محققان و متخصصان عرفان بلکه برای هر کسی که به دنبال درک عمیق تر از ابعاد معنوی زندگی و سیر و سلوک انسانی است اثری خواندنی و ارزشمند به شمار می رود و راهنمایی برای رسیدن به خودشناسی و شناخت پروردگار است.
پایان زندگی شیخ عطار نیشابوری یکی از غم انگیزترین و تأثیرگذارترین صفحات تاریخ عرفان و ادبیات فارسی است. این شاعر بزرگ و عارف عالیقدر سرانجام در سال ۶۱۸ هجری قمری در جریان حمله وحشیانه مغولان به خراسان به شهادت رسید. این واقعه نه تنها ضایعه ای بزرگ برای جامعه ادبی و عرفانی آن زمان بود بلکه لکه ننگی بر تاریخ تهاجمات بیگانگان بر فرهنگ و تمدن ایران زمین به شمار می رود. داستان وفات او با جزئیاتی تلخ و تأثربرانگیز در منابع تاریخی و تذکره ها روایت شده است.
در زمان حمله قوم مغول به نیشابور این شهر تاریخی و فرهنگی مورد قتل عام و ویرانی بی سابقه ای قرار گرفت. مردم از هر قشر و سن قربانی این تهاجم وحشیانه شدند و عطار نیشابوری نیز از این قاعده مستثنی نبود. روایت است که او در نزدیکی دروازه شهر مورد ضربت یکی از سربازان مغول قرار گرفت. اما پیش از آنکه جان به جان آفرین تسلیم کند با آخرین رمق و با خون خود رباعی تأثیرگذاری را بر دیوار نوشت که عمق معرفت و تسلیم او در برابر مشیت الهی را نشان می دهد. این رباعی نمادی از ایستادگی روح در برابر تباهی و فناست:
در کوی تو رسم سرفرازی این است
مستان تو را کمینه بازی این است
با این همه رتبه هیچ نتوانم گفت
شاید که تو را بنده نوازی این است
این ابیات نه تنها بیانگر درد و رنج لحظات پایانی عمر عطار است بلکه اوج تسلیم و رضایت عارفانه او را در برابر تقدیر الهی به تصویر می کشد. او که عمری را در راه عشق و معرفت سپری کرده بود در آخرین لحظات زندگی نیز با زبانی شیوا و عارفانه این مسیر را ستایش می کند و مرگ را نیز بخشی از بازی سرنوشت و بنده نوازی حق می داند. این رباعی به یکی از نمادهای مقاومت فرهنگی و معنوی در برابر تهاجمات تبدیل شده است.
مرگ عطار نه تنها یک حادثه تاریخی بلکه پایانی غم انگیز بر زندگی پربار یکی از بزرگترین عارفان و شاعران ایران بود. این واقعه نشان دهنده بی رحمی و تخریب گری تهاجم مغول است که بسیاری از دانشمندان هنرمندان و مراکز فرهنگی را از بین برد. با این حال میراث معنوی و ادبی عطار نیشابوری با وجود این پایان تلخ همچنان باقی ماند و چراغ راه آیندگان شد. آثار او پس از قرن ها همچنان در دل ها و جان ها نفوذ می کند و راهنمای سالکان و عاشقان حقیقت است. این پایان غم انگیز به نوعی شهادت این عارف بزرگ در راه حفظ و اعتلای فرهنگ و ادب ایران بود.
مزار و مقبره عطار نیشابوری نه تنها یک بنای تاریخی بلکه زیارتگاهی برای علاقه مندان به ادبیات عرفانی و فرهنگ ایران است. این آرامگاه در ۶ کیلومتری غرب نیشابور در نزدیکی آرامگاه عمر خیام حکیم و شاعر بزرگ ایرانی واقع شده است. این همجواری به این منطقه حال و هوایی از علم ادب و عرفان بخشیده و آن را به یکی از مهم ترین مراکز گردشگری فرهنگی در استان خراسان رضوی تبدیل کرده است.
بنای کنونی آرامگاه شیخ عطار نیشابوری مربوط به دوره تیموری است و به دست امیرعلی شیر نوایی وزیر فرهنگ دوست و هنرمندپرور آن دوران ساخته شده است. این بنا در طول تاریخ چندین بار مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است. در دوره پهلوی دوم این آرامگاه به طور کامل مرمت شد و در دهه ۷۰ نیز ترمیم های مختصری روی آن انجام گرفت تا شکوه و زیبایی اولیه خود را حفظ کند. این مرمت ها نشان دهنده اهمیت این بنا در حفظ میراث فرهنگی و تاریخی ایران است.
معماری آرامگاه عطار با هشت ضلع و چهار ورودی گنبدی کاملاً کاشی کاری شده و فضایی دلنشین جلوه ای از هنر معماری اسلامی-ایرانی را به نمایش می گذارد. مقبره این شاعر بزرگ در داخل باغی به مساحت ۱۱۹ متر مربع قرار گرفته و به زیبایی با کاشی هایی به رنگ سبز زرد و آبی مزین شده است. این کاشی کاری ها نه تنها به زیبایی بصری آرامگاه می افزاید بلکه نمادی از هنر و ذوق هنرمندان ایرانی در طول تاریخ است. فضای سبز و آرامش بخش اطراف آرامگاه محیطی مناسب برای تأمل و یادبود این عارف نامی فراهم آورده است.
یکی از نکات جالب توجه در مورد آرامگاه عطار نیشابوری دفن پیکر نقاش معروف کمال الملک در جوار این شاعر بزرگ است. همچنین سه شخصیت مشهور دیگر به نام های پرویز مشکاتیان (آهنگساز و موسیقی دان برجسته) فریدون گرایلی (استاد تاریخ) و پهلوان شورورزی (از بزرگان ورزش نیشابور) نیز در این آرامگاه آرمیده اند. این امر به این مکان بعد دیگری از اهمیت فرهنگی و هنری می بخشد و آن را به محلی برای یادبود مجموعه ای از بزرگان ایران تبدیل می کند. این آرامگاه هر ساله میزبان هزاران مسافر و گردشگر از سراسر ایران و جهان است که برای ادای احترام و آشنایی بیشتر با زندگی و آثار عطار به نیشابور سفر می کنند.
در تقویم ملی ایران ۲۵ فروردین ماه به عنوان روز بزرگداشت عطار نیشابوری نام گذاری شده است. در این روز همایش ها و مراسم های مختلفی در نیشابور و سایر نقاط ایران و جهان برگزار می شود تا یاد و خاطره این عارف و شاعر بزرگ گرامی داشته شود و آثار او بیش از پیش به جهانیان معرفی گردد.
آدرس آرامگاه عطار نیشابوری: استان خراسان رضوی نیشابور خیابان عرفان. زمان بازدید از این آرامگاه همه روزه به غیر از روز عاشورا و رحلت پیامبر اکرم (ص) از ساعت ۸ تا ۲۰:۰۰ است. این مکان نه تنها یک جاذبه گردشگری بلکه نمادی از هویت فرهنگی و معنوی ایران است که یادآور نقش بی بدیل عطار در اعتلای ادبیات عرفانی و فرهنگ غنی ایران است.
عطار کیست؟
فریدالدین ابوحامد محمد عطار نیشابوری شاعر و عارف نامدار قرن ششم و هفتم هجری قمری است. او یکی از ستون های اصلی ادبیات عرفانی فارسی و از برترین مردان نام آور تاریخ ادبیات ایران است که با کلام ساده و بی آلایش خود تأثیر عمیقی بر عرفان و شعر فارسی گذاشته است.
آرامگاه عطار کجاست؟
آرامگاه عطار نیشابوری در ۶ کیلومتری غرب شهر نیشابور در استان خراسان رضوی و در نزدیکی آرامگاه عمر خیام قرار دارد. این بنای هشت ضلعی با گنبدی کاشی کاری شده توسط امیرعلی شیر نوایی در دوره تیموری ساخته شده است.
مهمترین آثار عطار کدامند؟
از مهمترین و مشهورترین آثار عطار نیشابوری می توان به منطق الطیر (مقامات الطیور) مصیبت نامه و تذکرةالاولیا اشاره کرد. او همچنین آثاری چون اسرارنامه الهی نامه و مختارنامه را نیز به یادگار گذاشته است که همگی از شاهکارهای ادبیات عرفانی محسوب می شوند.
رخداد مهم زندگی عطار چه بود؟
رخداد مهم زندگی عطار که مسیر او را برای همیشه تغییر داد برخورد با درویشی در دکان عطاری اش بود. درویش با نمایشی از مرگ اختیاری عطار را چنان متحول کرد که او از کار و کسب دست کشید و به سیر و سلوک عرفانی روی آورد.
وفات عطار چگونه رقم خورد؟
عطار نیشابوری سرانجام در سال ۶۱۸ هجری قمری در جریان حمله وحشیانه مغولان به نیشابور به شهادت رسید. روایت است که او پیش از مرگ با خون خود رباعی معروفی را بر دیوار نوشت که بیانگر تسلیم و رضایت عارفانه او در برابر مشیت الهی بود.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "فرازی از زندگانی عطار نیشابوری" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "فرازی از زندگانی عطار نیشابوری"، کلیک کنید.