فرود در برف

فرود در برف

فرود هواپیما در برف با وجود چالش های فراوان ناشی از کاهش اصطکاک و دید یک عملیات ایمن و کاملاً استاندارد در صنعت هوانوردی است. این فرآیند با تکیه بر پروتکل های دقیق تکنولوژی پیشرفته و مهارت بالای خلبانان و کادر عملیات فرودگاهی انجام می شود تا ایمنی پرواز مسافران تضمین گردد.

بارش برف و یخبندان اگرچه منظره ای زیبا و دلنشین را به ارمغان می آورد اما برای صنعت هوانوردی می تواند چالش برانگیز باشد. بسیاری از مسافران با دیدن دانه های برف نگران پروازهای خود می شوند و این سوال در ذهنشان شکل می گیرد که آیا واقعاً فرود هواپیما در چنین شرایطی امکان پذیر و ایمن است؟ پاسخ کوتاه این است که بله با رعایت اصول و پروتکل های سخت گیرانه هواپیماها قادر به فرود و برخاست در شرایط برفی هستند. این فرآیند پیچیده نیازمند هماهنگی دقیق بین برج مراقبت تیم های زمینی و خدمه پرواز است. هدف اصلی همواره حفظ جان مسافران و کارکنان و تضمین سلامت هواپیماست. صنعت هوانوردی با سال ها تجربه و توسعه فناوری راهکارهای متعددی را برای مواجهه با شرایط جوی نامساعد از جمله برف و یخ ابداع کرده است. این مقاله به بررسی ابعاد مختلف فرود در برف از مسئولیت های ایمنی باند گرفته تا روش های پیشرفته یخ زدایی و دلایل لغو یا انجام پروازها در هوای برفی می پردازد تا دیدگاهی جامع و تخصصی در این زمینه ارائه دهد.

فرود در برف

فرود در برف عملیاتی که از نگاه مسافران ممکن است نگران کننده به نظر آید در واقع یکی از دقیق ترین و استانداردترین رویه های عملیات فرودگاهی در صنعت هوانوردی است. این فرآیند تحت مقررات هوانوردی بین المللی سختگیرانه و با تکیه بر فناوری های پیشرفته و آموزش های تخصصی خلبانان و کادر زمینی انجام می شود. اصلی ترین چالش در این شرایط کاهش قابل توجه اصطکاک بین چرخ های هواپیما و سطح باند فرودگاه است. برف یخ یا حتی آب حاصل از ذوب برف (slush) می توانند ضریب اصطکاک را تا حدی کاهش دهند که توقف هواپیما در مسافت معمول باند بسیار دشوار یا غیرممکن شود. این کاهش اصطکاک مستقیماً بر مسافت توقف مورد نیاز پس از فرود تأثیر می گذارد و نیاز به طول باند بیشتری را ایجاب می کند.

علاوه بر مشکل اصطکاک دید خلبان نیز در شرایط جوی برفی به شدت کاهش می یابد. بارش شدید برف کولاک و یا حتی مه غلیظی که در اثر تغییر دما و رطوبت ایجاد می شود می تواند دید افقی و عمودی را تا حد خطرناکی محدود کند. برای مقابله با این موضوع فرودگاه ها و هواپیماها از سیستم های ناوبری پیشرفته مانند ILS (Instrument Landing System) و CAT III (Category III Instrument Landing System) استفاده می کنند که به خلبانان امکان فرود در شرایط دید بسیار کم را می دهند. این سیستم ها اطلاعات دقیقی از موقعیت هواپیما نسبت به باند را به خلبان ارائه می دهند و در برخی موارد فرود کاملاً خودکار (Autoland) را ممکن می سازند.

حفظ ایمنی پرواز در فرود در برف نه تنها به دانش و مهارت خلبانان وابسته است بلکه نیازمند هماهنگی بی وقفه و دقیق میان تمامی اجزای اکوسیستم هوانوردی از برج مراقبت گرفته تا تیم های زمینی باند فرودگاه و سیستم های پیشرفته هواپیما است. این هماهنگی ستون فقرات مقررات هوانوردی جهانی را تشکیل می دهد.

مدیریت باند فرودگاه در زمستان یک عملیات فرودگاهی پیچیده و پرهزینه است که شامل چندین مرحله مداوم می شود. این مراحل از پایش مستمر شرایط جوی و سطح باند آغاز می شود. تیم های زمینی فرودگاه با استفاده از تجهیزات خاص مانند فریمتر (Friction Measuring Device) یا خودروهای سنجش اصطکاک (Friction Testers) به طور منظم ضریب اصطکاک سطح باند را اندازه گیری می کنند. این داده ها به همراه عمق برف نوع برف (خشک مرطوب slush) و حضور یخ به صورت گزارش های استاندارد (مانند SNOWTAM یا NOTAM) به برج مراقبت و سپس به خلبانان و شرکت های هواپیمایی ارسال می شوند.

پس از گزارش وضعیت عملیات پاکسازی و یخ زدایی آغاز می شود. این عملیات شامل استفاده از برف روب های بزرگ جاروهای مکانیکی و ماشین آلات پخش کننده مواد شیمیایی یخ زدایی است. مواد شیمیایی مورد استفاده عموماً شامل پتاسیم استات و سدیم فرمات هستند که خورندگی کمتری نسبت به نمک های سنتی دارند و برای محیط زیست و تجهیزات هواپیما ایمن ترند. این مواد با کاهش نقطه انجماد آب از تشکیل یخ جلوگیری کرده و یخ های موجود را ذوب می کنند. هدف این است که سطح باند به حدی از اصطکاک برسد که ایمنی پرواز برای فرود و برخاست تضمین شود.

اهمیت طول باند در فرود در برف را نمی توان نادیده گرفت. با کاهش اصطکاک هواپیما برای توقف کامل به مسافت بیشتری نیاز دارد. بنابراین فرودگاه هایی با باندهای طولانی تر از حاشیه ایمنی بیشتری برخوردارند و کمتر تحت تأثیر شرایط جوی برفی قرار می گیرند. در مقابل فرودگاه هایی با باندهای کوتاه تر ممکن است مجبور شوند در شرایط برفی شدیدتر باند فرودگاه خود را ببندند یا عملیات پروازی را به طور کلی متوقف کنند. این تصمیم گیری ها همواره با اولویت ایمنی پرواز و با رعایت مقررات هوانوردی صورت می گیرد تا از هرگونه سانحه هوایی جلوگیری شود.

در نهایت فرود در برف نمایانگر اوج هماهنگی و تخصص در صنعت هوانوردی است. از آموزش های دقیق خلبانان و تیم های زمینی گرفته تا سرمایه گذاری در فناوری های پیشرفته و رعایت دقیق مقررات هوانوردی همگی دست به دست هم می دهند تا حتی در چالش برانگیزترین شرایط جوی نیز مسافران با ایمنی پرواز کامل به مقصد خود برسند. این فرآیند پیچیده و چندلایه تضمین کننده اعتماد عمومی به حمل و نقل هوایی است.

چه کسی مسئول تعیین امنیت باند برای فرود است؟

تضمین امنیت باند فرودگاه برای عملیات فرود و برخاست مسئولیت مشترک و چندوجهی است که در نهایت به ایمنی پرواز منجر می شود. در وهله اول مسئولیت اصلی بر عهده مسئولین فرودگاه و تیم های عملیاتی زمینی آن هاست. این تیم ها موظفند به طور مداوم وضعیت باندها را از نظر وجود برف یخ آب یا هرگونه آلودگی دیگر پایش کنند و گزارش های دقیق و به روز ارائه دهند. این پایش ها شامل اندازه گیری عمق برف ضریب اصطکاک سطح باند و دمای سطح می شود. اطلاعات جمع آوری شده سپس به برج مراقبت و خلبانان منتقل می گردد.

برج مراقبت نقش حیاتی در انتقال این اطلاعات به هواپیماهای ورودی و خروجی دارد. آن ها بر اساس داده های دریافتی از تیم های زمینی و همچنین اطلاعات آب و هوایی دستورالعمل های لازم را به خلبانان ارائه می دهند. این شامل اطلاع رسانی در مورد وضعیت باند مسیرهای تاکسی و هرگونه محدودیت عملیاتی است. با این حال تصمیم نهایی برای فرود یا عدم فرود همیشه بر عهده خلبان است. خلبان با در نظر گرفتن تمام اطلاعات دریافتی شامل گزارش های باند شرایط جوی عملکرد هواپیما و تجربه شخصی مسئولیت نهایی جان مسافران و خدمه را بر عهده دارد.

خلبان می تواند حتی در صورت اجازه برج مراقبت به دلیل ارزیابی شخصی از شرایط ناامن از فرود خودداری کرده و درخواست تغییر مسیر به فرودگاه جایگزین یا انجام پرواز در وضعیت هولد (چرخش در آسمان تا بهبود شرایط) را بدهد. علاوه بر این شرکت های هواپیمایی نیز دارای دپارتمان های عملیاتی هستند که به طور مداوم شرایط فرودگاه ها را رصد می کنند و می توانند توصیه هایی را به خلبانان خود ارائه دهند. این هماهنگی چندجانبه بین تمامی ذی نفعان است که مقررات هوانوردی را رعایت کرده و در نهایت ایمنی پرواز را در شرایط برفی تضمین می کند.

چه زمانی باند فرودگاه می تواند بسته شود؟

باند فرودگاه در شرایط جوی برفی و یخبندان ممکن است به دلایل مختلفی بسته شود تا ایمنی پرواز به خطر نیفتد. این تصمیم توسط مسئولین فرودگاه و با هماهنگی برج مراقبت و سایر نهادهای ذی ربط اتخاذ می گردد. یکی از اصلی ترین دلایل بسته شدن باند کاهش شدید اصطکاک سطح آن به دلیل وجود برف یخ یا آب زیاد است. زمانی که ضریب اصطکاک باند به زیر حد استاندارد تعیین شده توسط سازمان های هوانوردی بین المللی (مانند ایکائو) می رسد فرود و برخاست هواپیما می تواند بسیار خطرناک باشد. این وضعیت با استفاده از وسایل اندازه گیری خاصی مانند فریمتر (Friction Measuring Device) یا گزارش های خلبانان (Braking Action Reports) ارزیابی می شود.

علاوه بر کاهش اصطکاک عمق برف انباشته شده روی باند نیز عامل مهمی است. حتی اگر برف تازه و پودری باشد اما عمق آن از حد معینی (که بسته به نوع هواپیما و مقررات هوانوردی متفاوت است) فراتر رود می تواند منجر به کاهش عملکرد ترمز کنترل پذیری هواپیما و حتی آسیب به موتورها در هنگام ورود برف به آن ها شود. دید افقی نیز نقش کلیدی دارد؛ در صورت بارش شدید برف یا مه ناشی از آن که دید خلبان را به شدت کاهش دهد باند ممکن است موقتاً بسته شود تا عملیات فرودگاهی به صورت ایمن تری انجام شود.

تصمیم به بستن باند همچنین می تواند به دلیل عملیات یخ زدایی و برف روبی باشد. برای اطمینان از پاکسازی کامل و مؤثر باند فرودگاه ممکن است برای مدت زمان مشخصی باند از دسترس خارج شود. این عملیات شامل استفاده از برف روب ها کامیون های پخش کننده مواد شیمیایی و دیگر تجهیزات تخصصی است. در نهایت هرگونه شرایط غیرعادی که پتانسیل به خطر انداختن ایمنی پرواز را داشته باشد می تواند منجر به بسته شدن موقت یا دائم باند شود. هدف همواره حفظ سلامت مسافران و خدمه و جلوگیری از هرگونه سانحه است.

اگر باند فرودگاه برای فرود امن نباشد چه اتفاقی می افتد؟

اگر باند فرودگاه به دلیل شرایط جوی نامساعد به ویژه بارش برف یا یخبندان برای فرود امن نباشد پروتکل های سختگیرانه ای در صنعت هوانوردی اعمال می شود تا ایمنی پرواز به طور کامل حفظ گردد. در چنین شرایطی خلبان پس از دریافت اطلاعات از برج مراقبت و ارزیابی شخصی خود تصمیم به عدم فرود در آن فرودگاه می گیرد. اولین اقدام معمولاً تلاش برای برقراری ارتباط با فرودگاه های جایگزین و بررسی وضعیت آن هاست. این فرودگاه ها باید دارای شرایط عملیاتی مناسب برای پذیرش هواپیما در آن لحظه باشند.

در صورتی که فرودگاه جایگزین مناسبی در نزدیکی وجود داشته باشد و هواپیما سوخت کافی برای رسیدن به آنجا را داشته باشد خلبان مسیر خود را تغییر می دهد. این فرآیند دایورت (Diversion) نامیده می شود. در این حالت مسافران به فرودگاه دیگری منتقل می شوند و شرکت هواپیمایی مسئولیت هماهنگی برای ادامه سفر آن ها به مقصد اصلی را بر عهده می گیرد که ممکن است شامل پرواز با هواپیمای دیگر یا حمل و نقل زمینی باشد. دایورت ها می توانند منجر به تاخیرهای قابل توجه و نارضایتی مسافران شوند اما ایمنی پرواز همیشه در اولویت قرار دارد.

اگر امکان دایورت فوری به فرودگاه مناسبی نباشد یا خلبان ترجیح دهد منتظر بهبود شرایط در فرودگاه مقصد بماند هواپیما ممکن است وارد الگوی هولدینگ (Holding Pattern) شود. در این وضعیت هواپیما در یک مسیر دایره ای در آسمان به گردش درمی آید تا زمانی که شرایط باند فرودگاه بهبود یابد یا تصمیم دیگری اتخاذ شود. این کار مستلزم داشتن سوخت کافی است و برج مراقبت به طور مداوم وضعیت سوخت هواپیما را پایش می کند. در موارد نادر و بسیار حاد که هیچ گزینه ایمنی برای فرود وجود نداشته باشد ممکن است تصمیمات اضطراری دیگری گرفته شود اما این سناریوها بسیار کم سابقه هستند و مقررات هوانوردی جهانی برای جلوگیری از آن ها تدابیر محکمی اندیشیده اند.

فرود در برف و طول باند فرودگاه چه ارتباطی با هم دارند؟

ارتباط تنگاتنگی بین فرود در برف و طول باند فرودگاه وجود دارد که مستقیماً بر ایمنی پرواز و امکان عملیات فرودگاهی در شرایط جوی نامساعد تأثیر می گذارد. در هوای برفی به دلیل وجود برف یا یخ روی سطح باند اصطکاک بین لاستیک های هواپیما و باند به شدت کاهش می یابد. این کاهش اصطکاک به معنای آن است که هواپیما برای توقف کامل پس از فرود به مسافت بیشتری نیاز دارد. به عبارت دیگر مسافت توقف (Stopping Distance) مورد نیاز در شرایط برفی به طور قابل توجهی افزایش پیدا می کند.

خلبانان و شرکت های هواپیمایی برای هر نوع هواپیما و هر باند فرودگاه محاسبات دقیقی برای مسافت فرود مورد نیاز در شرایط مختلف جوی انجام می دهند. این محاسبات شامل عواملی مانند وزن هواپیما سرعت فرود ارتفاع فرودگاه شیب باند و البته ضریب اصطکاک سطح باند است. در شرایط برفی ضریب اصطکاک به طور چشمگیری کاهش می یابد و این امر مستلزم آن است که هواپیما برای فرود ایمن به طول باند بیشتری دسترسی داشته باشد. فرودگاه هایی که باندهای طولانی تری دارند انعطاف پذیری بیشتری در مواجهه با فرود در برف و یخبندان خواهند داشت.

در مقابل فرودگاه هایی با باندهای کوتاه تر در شرایط جوی برفی ممکن است با محدودیت های جدی تری مواجه شوند و حتی مجبور به بستن باند یا لغو پروازها گردند. این محدودیت ها نه تنها به دلیل نیاز به مسافت توقف بیشتر است بلکه به دلیل نیاز به فضای کافی برای دیکسلریشن (Deceleration) یا کاهش سرعت ایمن نیز هست. مقررات هوانوردی استانداردهای مشخصی برای حداقل طول باند مورد نیاز در شرایط مختلف آلودگی باند تعیین کرده اند. بنابراین هرچه باند طولانی تر باشد حاشیه ایمنی برای فرود در برف بیشتر خواهد بود و ریسک بروز سانحه کاهش می یابد.

چگونه باند فرودگاه را یخ زدایی می کنند؟

یخ زدایی و برف روبی باند فرودگاه یکی از حیاتی ترین عملیات فرودگاهی در فصول سرد سال است تا ایمنی پرواز تضمین شود. این فرآیند شامل چندین مرحله و استفاده از تجهیزات و مواد تخصصی است. اولین گام برف روبی مکانیکی است که با استفاده از برف روب های بزرگ و قدرتمند انجام می شود. این ماشین ها با سرعت بالا برف را از سطح باند کنار می زنند. پس از آن از جاروهای مکانیکی برای پاکسازی بقایای برف و یخ استفاده می شود. هدف این مرحله برداشتن حداکثر حجم برف و یخ از روی باند فرودگاه است.

پس از برف روبی مکانیکی نوبت به مرحله یخ زدایی شیمیایی می رسد. در این مرحله مواد شیمیایی مخصوصی روی باند پاشیده می شود که نقطه انجماد آب را پایین می آورند و از تشکیل مجدد یخ جلوگیری می کنند یا یخ های موجود را ذوب می کنند. رایج ترین مواد مورد استفاده شامل پتاسیم استات (Potassium Acetate) سدیم فرمات (Sodium Formate) و اوره (Urea) است. این مواد به گونه ای انتخاب می شوند که کمترین آسیب زیست محیطی را داشته باشند و خورندگی کمتری برای هواپیماها و زیرساخت های فرودگاه ایجاد کنند. پاشش این مواد توسط کامیون های مجهز به سیستم های پاشش دقیق انجام می شود.

علاوه بر این در برخی فرودگاه ها از سیستم های گرمایش زیرزمینی یا روش های دیگر برای جلوگیری از تشکیل یخ استفاده می شود هرچند این روش ها به دلیل هزینه بالا کمتر رایج هستند. پس از عملیات یخ زدایی تیم های عملیاتی فرودگاه با استفاده از دستگاه های خاصی مانند فریمتر ضریب اصطکاک باند را مجدداً اندازه گیری می کنند تا از رسیدن آن به حد استاندارد اطمینان حاصل کنند. این گزارش ها به برج مراقبت ارسال شده و به خلبانان اطلاع داده می شود. تداوم این عملیات تا زمان بهبود کامل شرایط جوی ضروری است تا فرود در برف با حداکثر ایمنی انجام شود.

چرا در هوای برفی برخی پروازها کنسل می شوند اما پروازهای دیگر انجام می شوند؟

یکی از سوالات رایج در شرایط جوی برفی این است که چرا با وجود بارش برف برخی پروازها لغو می شوند در حالی که پروازهای دیگر طبق برنامه انجام می پذیرند. این تفاوت در تصمیم گیری به عوامل متعددی بستگی دارد که شامل مقررات هوانوردی سیاست های شرکت های هواپیمایی نوع هواپیما و شرایط خاص هر فرودگاه می شود. در وهله اول ایمنی پرواز مهمترین عامل است. اگر باند فرودگاه یا مسیرهای تاکسی به دلیل برف و یخ ایمن نباشند و امکان یخ زدایی سریع فراهم نباشد پروازها لغو می شوند.

نوع هواپیما نیز نقش مهمی ایفا می کند. برخی هواپیماها برای عملیات فرودگاهی در شرایط جوی نامساعد از جمله برف و یخ دارای گواهینامه ها و تجهیزات پیشرفته تری هستند. به عنوان مثال سیستم های یخ زدایی قوی تر ترمزهای با عملکرد بهتر در شرایط لغزنده و موتورهایی که کمتر مستعد جذب برف هستند می توانند به هواپیما اجازه دهند در شرایطی که دیگر هواپیماها نمی توانند پرواز کند. همچنین تجربه و آموزش خلبانان نیز تاثیرگذار است. خلبانانی که آموزش های تخصصی برای فرود در برف و شرایط دشوار را دیده اند ممکن است در موقعیت های چالش برانگیزتری قادر به عملیات باشند.

سیاست های عملیاتی هر شرکت هواپیمایی نیز متفاوت است. برخی شرکت ها رویکرد محافظه کارانه تری دارند و در کوچکترین نشانه از خطر پروازهای خود را لغو می کنند در حالی که برخی دیگر با تکیه بر تجهیزات و آموزش های خود سعی در حفظ برنامه پروازی دارند. همچنین وضعیت فرودگاه مبدا و مقصد و فرودگاه های جایگزین نیز تعیین کننده است. ممکن است فرودگاه مبدا شرایط خوبی داشته باشد اما فرودگاه مقصد یا مسیر پرواز با شرایط جوی نامساعدی روبرو باشد. در نهایت عواملی مانند ترافیک هوایی در دسترس بودن اسلات های پروازی و زنجیره عملیاتی کلی نیز در تصمیم گیری برای لغو یا انجام پروازها نقش دارند.

سوالات متداول

آیا هواپیما می تواند در هوای برفی فرود بیاید؟

بله هواپیماها با رعایت پروتکل های ایمنی دقیق استفاده از تجهیزات یخ زدایی و مهارت بالای خلبانان قادر به فرود در برف هستند. سیستم های پیشرفته هواپیما و عملیات فرودگاهی هماهنگ این عملیات را ایمن می سازند.

احتمال بروز سانحه موقع فرود در برف چقدر است؟

احتمال بروز سانحه در فرود در برف بسیار پایین است. صنعت هوانوردی با تدابیر ایمنی سختگیرانه آموزش های مستمر و فناوری های پیشرفته ریسک حوادث را به حداقل رسانده است. آمار یاتا نیز این موضوع را تایید می کند.

آیا هواپیما می تواند روی باند یخ زده فرود بیاید؟

از نظر فنی امکان پذیر است اما به دلیل کاهش شدید اصطکاک و افزایش مسافت توقف معمولاً توصیه نمی شود. مسئولین فرودگاه و خلبانان ترجیح می دهند باند را پاکسازی و یخ زدایی کنند تا ایمنی پرواز حفظ شود.

چرا برخی پروازها در برف کنسل می شوند؟

کنسلی پروازها در هوای برفی به عوامل متعددی از جمله شرایط جوی بسیار نامساعد عدم امکان یخ زدایی کافی باند فرودگاه محدودیت های فنی هواپیما یا سیاست های خاص شرکت هواپیمایی برای حفظ حداکثر ایمنی پرواز بستگی دارد.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "فرود در برف" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "فرود در برف"، کلیک کنید.