نمونه متن اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر | راهنمای گام به گام

نمونه متن اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر | راهنمای گام به گام

متن اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر: راهنمای کامل فرجام خواهی و اعاده دادرسی (با نمونه لایحه های تخصصی)

اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر به معنای آن است که اگر پس از صدور رأی توسط دادگاه تجدید نظر، شخص محکوم علیه یا ذی نفع، حکم صادر شده را دارای ایرادات قانونی یا ماهوی بداند، می تواند با استفاده از طرق فوق العاده اعتراض شامل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور یا اعاده دادرسی به رأی صادر شده اعتراض نماید. این اعتراضات با تنظیم لوایح حقوقی مستدل و ارجاع به مواد قانونی خاص صورت می گیرد.

سیستم قضایی جمهوری اسلامی ایران، در راستای تأمین عدالت و تضمین حقوق شهروندی، برای آرای صادره از مراجع قضایی، امکان بازبینی و اعتراض را پیش بینی کرده است. در حالی که تجدیدنظرخواهی راهی برای اعتراض به آرای دادگاه بدوی محسوب می شود، اعتراض به آرای صادره از خود دادگاه تجدید نظر، نیازمند استفاده از طرق فوق العاده و استثنایی مانند فرجام خواهی و اعاده دادرسی است. در این مرحله، دقت در رعایت تشریفات قانونی، آشنایی با جهات اعتراض و نحوه تنظیم لایحه، از اهمیت حیاتی برخوردار است. این مقاله به عنوان یک راهنمای جامع و کاربردی، به بررسی کامل این دو شیوه اعتراض، شرایط، جهات، مهلت ها و نحوه نگارش لوایح مربوطه خواهد پرداخت تا افراد بتوانند با آگاهی کامل از حقوق خود دفاع کنند.

مفهوم و دلایل اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر

آرای صادر شده از دادگاه های تجدید نظر در بیشتر موارد قطعی و لازم الاجرا تلقی می شوند. اما این قطعی بودن به معنای نهایی بودن مطلق نیست و قانون گذار برای موارد خاص و استثنایی، راه هایی برای بازنگری این آرا پیش بینی کرده است. این طرق فوق العاده اعتراض، با هدف تضمین اجرای صحیح قانون و جلوگیری از تضییع حقوق افراد، در نظام دادرسی گنجانده شده اند.

چه زمانی رای دادگاه تجدید نظر قطعی نیست؟

عموم آرای صادره از دادگاه های تجدید نظر، پس از اتمام مهلت تجدیدنظرخواهی (اگر این مرحله وجود داشته باشد) و یا در مواردی که اساساً قابل تجدیدنظرخواهی نباشند، قطعی می شوند. اما این قطعیت، مانع از اعتراض از طریق طرق فوق العاده نیست. طرق فوق العاده اعتراض، مانند فرجام خواهی و اعاده دادرسی، امکان نقض آرای قطعی را در شرایط خاص فراهم می آورند. در واقع، این روش ها به دادرسی ماهوی دوباره نمی پردازند، بلکه بر صحت اجرای قانون یا وجود ایرادات اساسی در روند دادرسی متمرکز هستند.

دلایل اصلی برای اعتراض به رای تجدید نظر

اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر بر پایه دلایل حقوقی و قانونی مستحکمی استوار است که نشان دهنده ایراد جدی در رأی صادر شده یا روند دادرسی است. این دلایل معمولاً از موارد زیر خارج نیستند:

  • نقض قوانین ماهوی یا شکلی توسط دادگاه: یکی از مهم ترین دلایل اعتراض، عدم رعایت قوانین ماهوی (مرتبط با اصل دعوا) یا قوانین شکلی (مرتبط با روند دادرسی) است. برای مثال، اگر دادگاه در صدور رأی خود، مقررات مربوط به صلاحیت، ابلاغ، یا اصول دادرسی را نقض کرده باشد.
  • عدم توجه به دلایل و مستندات ارائه شده: گاهی دادگاه بدون بررسی دقیق و کافی دلایل و مدارک ارائه شده توسط یکی از طرفین، رأی صادر می کند. در چنین شرایطی، می توان به این امر اعتراض کرد و خواستار بررسی مجدد شد.
  • اشتباه در تطبیق قوانین با موضوع پرونده: قاضی ممکن است در تطبیق صحیح یک ماده قانونی با وقایع و مستندات پرونده دچار اشتباه شود که این اشتباه می تواند منجر به صدور رأیی ناعادلانه گردد.
  • کشف دلایل یا مدارک جدید: در مواردی که پس از صدور رأی قطعی، مدارک جدیدی کشف شود که وجود آن ها در زمان دادرسی می توانست نتیجه پرونده را به کلی تغییر دهد، امکان درخواست اعاده دادرسی فراهم می شود.
  • صدور آرای متناقض: اگر در خصوص یک موضوع واحد و بین همان اصحاب دعوا، آرای متناقض صادر شده باشد، این نیز از جهات قانونی اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر محسوب می شود.

نقش لایحه اعتراض در این فرایند بسیار حیاتی است. لایحه باید به صورت دقیق، مستدل، با استناد به مواد قانونی مرتبط و با تشریح کامل ایرادات موجود در رأی تنظیم شود تا دیوان عالی کشور یا دادگاه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، بتواند به آن توجه کند.

فرجام خواهی از رأی دادگاه تجدید نظر: نظارت دیوان عالی کشور

فرجام خواهی یکی از مهم ترین و پیچیده ترین طرق فوق العاده اعتراض به آرای دادگاه ها، به ویژه آرای صادره از دادگاه تجدید نظر است. هدف اصلی فرجام خواهی، بررسی مطابقت رأی صادر شده با قوانین شرعی و مقررات قانونی است و ماهیت آن با تجدیدنظرخواهی تفاوت اساسی دارد.

فرجام خواهی چیست و چه تفاوتی با تجدیدنظرخواهی دارد؟

فرجام خواهی در نظام حقوقی ایران، به معنای نظارت دیوان عالی کشور بر صحت اجرای قوانین توسط محاکم پایین تر است. دیوان عالی کشور در این مرحله، به ماهیت دعوا و صحت و سقم ادعاها و دلایل طرفین، مجدداً رسیدگی نمی کند. بلکه صرفاً بررسی می کند که آیا دادگاه صادرکننده رأی، قوانین شکلی و ماهوی را به درستی اعمال کرده است یا خیر. دیوان عالی کشور یک مرجع عالی نظارت است و نه یک مرجع رسیدگی ماهوی مجدد.

تفاوت کلیدی با تجدیدنظرخواهی:

تجدیدنظرخواهی: در این مرحله (اعتراض به رای دادگاه بدوی)، دادگاه تجدید نظر به ماهیت دعوا وارد شده و هم دلایل و مستندات را مجدداً بررسی می کند و هم صحت اجرای قوانین را مورد ارزیابی قرار می دهد. در واقع، تجدیدنظرخواهی یک مرحله رسیدگی مجدد ماهوی و شکلی است.

فرجام خواهی: این مرحله صرفاً یک رسیدگی شکلی و قانونی است. دیوان عالی کشور تنها به این موضوع می پردازد که آیا رأی صادره، با قوانین و موازین شرعی مطابقت دارد یا خیر. اگر ایرادی در اجرای قانون تشخیص داده شود، دیوان رأی را نقض کرده و پرونده را برای رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع می دهد، اما خود رأی ماهوی صادر نمی کند.

آرای قابل فرجام خواهی (حقوقی و کیفری)

همه آرای صادره از دادگاه تجدید نظر قابل فرجام خواهی نیستند. قانون گذار در مواد مشخصی، آرای قابل فرجام خواهی را تعیین کرده است:

در امور حقوقی:

بر اساس مواد ۳۶۷ تا ۳۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی، آرای قابل فرجام خواهی عبارتند از:

  • احکام صادره از دادگاه های تجدیدنظر استان در دعاوی که خواسته آن از مبلغ بیست میلیون ریال متجاوز باشد، مگر در خصوص صلاحیت و امور مربوط به آن. (این مبلغ در طول زمان تغییر می کند و باید آخرین مصوبات مورد استناد قرار گیرد)
  • احکام صادره از دادگاه های تجدیدنظر استان راجع به اصل نکاح و طلاق، فسخ نکاح، بذل مدت و انقضای آن. (حتی اگر خواسته مالی نداشته باشند)
  • احکام صادره از دادگاه های تجدیدنظر استان در دعاوی راجع به نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت.

آرای غیرقابل فرجام: قرارهای دادگاه تجدیدنظر (مانند قرار رد دعوا، قرار عدم استماع دعوا) و احکام مالی که خواسته آن ها کمتر از حد نصاب تعیین شده باشد، اصولاً قابل فرجام خواهی نیستند.

در امور کیفری:

بر اساس مواد ۴۶۲ و ۴۶۳ قانون آیین دادرسی کیفری، آرای قابل فرجام خواهی کیفری عبارتند از:

  • احکام صادره در مورد جرائم موجب سلب حیات، حبس ابد، قطع عضو و جنایات عمدی موجب نصف دیه کامل یا بیشتر، و همچنین جرائم موجب مجازات تعزیری درجه سه و بالاتر.
  • احکام صادره در مورد جرائمی که مجازات قانونی آنها اعدام یا حبس ابد باشد.

آرای غیرقابل فرجام: سایر احکام و قرارهای صادره از دادگاه تجدید نظر که در زمره موارد فوق قرار نگیرند، اصولاً قابل فرجام خواهی نیستند.

جهات فرجام خواهی (دلایل قانونی اعتراض)

جهات فرجام خواهی، همان دلایل و ایرادات قانونی است که فرجام خواه می تواند برای اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر خود به آن استناد کند. این جهات نیز در قوانین مشخص شده اند:

در امور حقوقی: (ماده ۳۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی)

  • ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه: فرجام خواه می تواند ادعا کند که مدارکی که دادگاه بر پایه آن ها رأی صادر کرده است (مانند سند، اقرار، شهادت)، از اعتبار قانونی برخوردار نبوده یا ساختگی هستند.
  • ادعای فقدان شرایط قانونی شهادت شهود: اگر دادگاه به شهادت شهودی استناد کرده باشد که فاقد شرایط قانونی شهادت (مثلاً عادل نبودن یا وجود نفع شخصی) بوده اند.
  • ادعای عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی: فرجام خواه می تواند مدعی شود که دلایل و مستندات مهمی را به دادگاه ارائه کرده، اما قاضی بدون توجه و بررسی آن ها، رأی صادر نموده است.
  • ادعای عدم صلاحیت قاضی یا دادگاه صادرکننده رأی: اگر قاضی یا دادگاهی که رأی را صادر کرده است، صلاحیت ذاتی یا محلی برای رسیدگی به آن پرونده را نداشته باشد.
  • ادعای مخالف بودن رأی با موازین شرعی و یا مقررات قانونی: این گسترده ترین جهت فرجام خواهی است. فرجام خواه باید به صورت مستدل نشان دهد که رأی صادره، با یکی از اصول شرعی مسلم یا با یک ماده قانونی صریح و لازم الاجرا مغایرت دارد. مثلاً، رأیی که بدون توجه به قانون ارث، مال را به شخصی که وارث نیست اختصاص داده است.

در امور کیفری: (ماده ۴۶۴ قانون آیین دادرسی کیفری)

  • مخالفت رأی با موازین شرعی یا قانونی: رأی صادره برخلاف نص صریح قرآن کریم، سنت معصومین (ع)، فتاوای مشهور فقهی، یا مقررات قانونی باشد.
  • عدم رعایت اصول دادرسی: مانند عدم ابلاغ صحیح، عدم تشکیل جلسه دادرسی (در موارد لزوم)، یا عدم توجه به حق دفاع متهم.
  • نقص تحقیقات: اگر تحقیقات صورت گرفته در پرونده ناقص بوده و این نقص، در نتیجه رأی مؤثر باشد. مثلاً، شهود مهمی مورد بازجویی قرار نگرفته باشند.
  • تعارض دو رأی: در صورتی که در خصوص یک موضوع واحد و بین همان اشخاص، دو رأی متناقض صادر شده باشد و هر دو قطعی شده باشند.
  • صدور حکم خارج از حدود اختیارات قانونی دادگاه: مثلاً دادگاه رأیی صادر کرده باشد که خارج از صلاحیت ذاتی یا محلی آن باشد.
  • عدم صلاحیت قاضی صادرکننده رأی: همانند موارد حقوقی.

فرجام خواهی، ابزاری است برای تضمین اجرای صحیح قانون در نظام قضایی، و نه فرصتی برای محاکمه مجدد ماهوی. لذا، لایحه فرجام خواهی باید بر جهات قانونی تمرکز کند، نه بر بازگویی مجدد حقایق پرونده.

مهلت فرجام خواهی

رعایت مهلت های قانونی برای فرجام خواهی بسیار اهمیت دارد و عدم رعایت آن می تواند به رد درخواست منجر شود:

  • برای اشخاص مقیم ایران: بیست روز از تاریخ ابلاغ رأی یا از تاریخ انقضای مهلت واخواهی. (ماده ۳۳۶ ق.آ.د.م و ماده ۴۶۵ ق.آ.د.ک)
  • برای اشخاص مقیم خارج از کشور: دو ماه از تاریخ ابلاغ رأی یا از تاریخ انقضای مهلت واخواهی.

این مهلت ها قابل تمدید نیستند و پس از انقضاء، حق فرجام خواهی ساقط می شود، مگر اینکه عذر موجهی برای عدم تقدیم دادخواست در مهلت مقرر وجود داشته باشد که در این صورت دادگاه بدوی مکلف است ابتدا به عذر عنوان شده رسیدگی نماید.

نحوه تنظیم لایحه فرجام خواهی

تنظیم یک لایحه فرجام خواهی دقیق و مستدل، نیازمند دانش حقوقی و دقت فراوان است. این لایحه باید شامل جزئیات زیر باشد:

  1. مشخصات کامل فرجام خواه و فرجام خوانده: نام، نام خانوادگی، کد ملی، آدرس، شغل و در صورت وجود، مشخصات وکیل یا نماینده قانونی.
  2. مشخصات دقیق رأی مورد اعتراض: شماره دادنامه، تاریخ صدور، شماره شعبه دادگاه تجدیدنظر صادرکننده رأی و موضوع پرونده.
  3. شرح کامل وقایع و سیر پرونده: خلاصه ای از مراحل دادرسی در دادگاه بدوی و تجدیدنظر و نحوه صدور رأی.
  4. بیان مستدل جهات فرجام خواهی: این بخش مهم ترین قسمت لایحه است. فرجام خواه باید به صورت کاملاً مستدل و با ارجاع دقیق به مواد قانونی (مانند ماده ۳۷۰ ق.آ.د.م یا ۴۶۴ ق.آ.د.ک) و دلایل موجود در پرونده، نشان دهد که رأی صادره دارای چه ایرادات قانونی است. باید مشخص شود که رأی با کدام موازین شرعی یا قانونی مخالفت دارد و یا کدام اصول دادرسی رعایت نشده است.
  5. خواسته فرجام خواه: به وضوح بیان شود که فرجام خواه چه درخواستی از دیوان عالی کشور دارد؛ آیا نقض رأی و ارجاع پرونده به شعبه هم عرض را می خواهد یا در موارد معدودی صدور رأی مقتضی.
  6. ضمائم و مدارک پیوستی: تصویر مصدق دادنامه های بدوی و تجدیدنظر، اسناد و مدارکی که برای اثبات جهات فرجام خواهی لازم است، و در صورت داشتن وکیل، وکالت نامه.

ارسال لایحه از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به دادگاه صادرکننده رأی تجدیدنظر انجام می شود تا پس از بررسی های اولیه، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال گردد.

نمونه متن لایحه فرجام خواهی از رای دادگاه تجدید نظر

نمونه ۱: پرونده حقوقی (مثال: دعوای ملکی)

ریاست محترم دیوان عالی کشور

موضوع: لایحه فرجام خواهی نسبت به رأی صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]

با سلام و احترام،

احتراماً، اینجانب [نام و نام خانوادگی فرجام خواه] فرزند [نام پدر] به شماره ملی [شماره ملی] و به نشانی [آدرس کامل]، فرجام خواهی خود را نسبت به دادنامه شماره [شماره دادنامه تجدیدنظر] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] در تاریخ [تاریخ صدور رأی] که در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده] و با موضوع [موضوع دعوا، مثلاً: اثبات مالکیت و خلع ید] صادر گردیده است، به شرح ذیل تقدیم می دارم. طرف مقابل دعوا، آقای/خانم [نام و نام خانوادگی فرجام خوانده] فرزند [نام پدر] به نشانی [آدرس کامل] می باشند.

شرح واقعه و سیر پرونده:

پرونده حاضر در خصوص دعوای [موضوع دعوا] مطرح شده توسط [نام خواهان اصلی] علیه اینجانب [نام خوانده اصلی]، پس از صدور رأی بدوی به نفع/ضرر اینجانب، در مرحله تجدیدنظر منجر به صدور دادنامه فوق الذکر شده است که به موجب آن [خلاصه رأی صادره در دادگاه تجدیدنظر]. این رأی در تاریخ [تاریخ ابلاغ رأی] به اینجانب ابلاغ گردیده است.

جهات قانونی فرجام خواهی (با استناد به ماده ۳۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی):

  1. مخالفت رأی با موازین قانونی و شرعی (بند هـ ماده ۳۷۰ ق.آ.د.م):

    دادگاه تجدیدنظر در رأی صادره، بدون توجه به [اشاره به یک قانون خاص، مثلاً: قاعده ید در فقه اسلامی و ماده ۳۵ قانون مدنی] و [استناد به یک ماده قانونی مرتبط، مثلاً: ماده ۲۲ قانون ثبت اسناد و املاک کشور]، حکمی صادر نموده که صراحتاً با این موازین در تعارض است. [توضیح دقیق تعارض، مثلاً: در پرونده حاضر، دادگاه محترم تجدیدنظر، سند عادی ارائه شده توسط فرجام خوانده را در مقابل سند رسمی اینجانب (پیوست لایحه) پذیرفته است، در حالی که طبق ماده ۲۲ قانون ثبت، مالکیت صرفاً با ثبت در دفتر املاک رسمی اثبات می شود.]

  2. عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی (بند ج ماده ۳۷۰ ق.آ.د.م):

    اینجانب در طول دادرسی در دادگاه بدوی و تجدیدنظر، دلایل و مستندات متعددی از جمله [ذکر دقیق دلایل، مثلاً: استشهادیه محلی مبنی بر تصرف طولانی مدت، قبض های پرداخت عوارض و قبوض آب و برق ملک به نام اینجانب] را ارائه نمودم که به روشنی دلالت بر [مدعای فرجام خواه] داشت. متأسفانه، در متن دادنامه صادره هیچ اشاره ای به بررسی و ارزیابی این دلایل نشده و قاضی محترم بدون توجه به آن ها، رأی خود را صادر کرده اند.

  3. ادعای عدم اعتبار مستندات دادگاه (بند الف ماده ۳۷۰ ق.آ.د.م):

    رأی صادره به شهادت [نام شهود] استناد نموده است، حال آنکه این شهود از بستگان نزدیک فرجام خوانده بوده و [توضیح دلیل عدم اعتبار، مثلاً: دارای نفع شخصی در نتیجه دعوا هستند و فقدان شرایط قانونی شهادت (عدالت) برای آن ها محرز است.]

خواسته:

با عنایت به مراتب معروضه و مستندات پیوستی، از محضر محترم قضات دیوان عالی کشور، تقاضای نقض دادنامه شماره [شماره دادنامه تجدیدنظر] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] و ارجاع پرونده به شعبه هم عرض جهت رسیدگی مجدد و صدور رأی مقتضی و عادلانه را دارم.

پیوست ها:

  1. تصویر مصدق دادنامه بدوی
  2. تصویر مصدق دادنامه تجدیدنظر
  3. تصویر کارت ملی و شناسنامه فرجام خواه
  4. تصویر مدارک و مستندات اثباتی جدید (در صورت لزوم)

با تشکر و احترام فراوان،
[نام و نام خانوادگی فرجام خواه] [امضا] [تاریخ تنظیم لایحه] [شماره تماس و نشانی جهت پیگیری]

نمونه ۲: پرونده کیفری (مثال: سرقت)

ریاست محترم دیوان عالی کشور

موضوع: لایحه فرجام خواهی نسبت به رأی صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] در پرونده کیفری

با سلام و احترام،

احتراماً، اینجانب [نام و نام خانوادگی فرجام خواه] فرزند [نام پدر] به شماره ملی [شماره ملی] و به نشانی [آدرس کامل]، فرجام خواهی خود را نسبت به دادنامه شماره [شماره دادنامه تجدیدنظر] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] در تاریخ [تاریخ صدور رأی] که در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده] و با موضوع [موضوع جرم، مثلاً: سرقت تعزیری] صادر گردیده و منجر به محکومیت اینجانب به [نوع و میزان مجازات] شده است، به شرح ذیل تقدیم می دارم. شاکی پرونده، آقای/خانم [نام و نام خانوادگی شاکی] به نشانی [آدرس کامل] می باشند.

شرح واقعه و سیر پرونده:

اینجانب در تاریخ [تاریخ وقوع جرم] متهم به [موضوع جرم] شدم. پس از طی مراحل دادرسی در دادگاه بدوی و تجدیدنظر، با استناد به [مستندات دادگاه، مثلاً: شهادت شهود]، به [نوع و میزان مجازات] محکوم گردیدم. این رأی در تاریخ [تاریخ ابلاغ رأی] به اینجانب ابلاغ شده است.

جهات قانونی فرجام خواهی (با استناد به ماده ۴۶۴ قانون آیین دادرسی کیفری):

  1. نقص تحقیقات (بند ج ماده ۴۶۴ ق.آ.د.ک):

    دادگاه محترم تجدیدنظر بدون توجه به درخواست های مکرر اینجانب مبنی بر [اشاره به درخواست ناقص، مثلاً: لزوم بازبینی دوربین های مداربسته محل وقوع جرم] و [یا تحقیق از شهود جدید، مثلاً: شهادت آقای/خانم (نام شاهد) که در زمان وقوع جرم در محل حضور داشته است]، رأی خود را صادر نموده است. این در حالی است که انجام این تحقیقات می توانست منجر به کشف حقیقت و بی گناهی اینجانب گردد.

  2. مخالفت رأی با مقررات قانونی (بند الف ماده ۴۶۴ ق.آ.د.ک):

    رأی صادره، با [استناد به یک ماده قانونی خاص، مثلاً: ماده ۶۶۷ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات و مجازات های بازدارنده)] که مربوط به [موضوع ماده] می باشد، مخالف است. [توضیح دقیق تعارض، مثلاً: دادگاه در تعیین مجازات برای بزه سرقت، بدون توجه به فقدان سابقه کیفری اینجانب و عدم وجود شرایط تشدید مجازات، حداکثر مجازات را تعیین نموده است که با روح قانون در خصوص تعیین مجازات متناسب و تخفیف دهنده در موارد خاص مغایرت دارد.]

خواسته:

با توجه به جهات فرجام خواهی مذکور و با عنایت به عدم رعایت موازین قانونی و نقص تحقیقات در مرحله دادرسی، از محضر قضات دیوان عالی کشور، تقاضای نقض دادنامه شماره [شماره دادنامه تجدیدنظر] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] و ارجاع پرونده به شعبه هم عرض برای رسیدگی مجدد و رفع نقص تحقیقات و صدور رأی عادلانه را دارم.

پیوست ها:

  1. تصویر مصدق دادنامه بدوی
  2. تصویر مصدق دادنامه تجدیدنظر
  3. تصویر کارت ملی و شناسنامه فرجام خواه
  4. تصاویر اسناد و مدارک (در صورت وجود، مثلاً: نامه درخواست تحقیق از شهود، درخواست بازبینی دوربین)

با تشکر و احترام،
[نام و نام خانوادگی فرجام خواه] [امضا] [تاریخ تنظیم لایحه] [شماره تماس و نشانی جهت پیگیری]

نمونه ۳: پرونده خانواده (مثال: مهریه)

ریاست محترم دیوان عالی کشور

موضوع: لایحه فرجام خواهی نسبت به رأی صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] در پرونده مهریه

با سلام و احترام،

احتراماً، اینجانب [نام و نام خانوادگی فرجام خواه (زوج)] فرزند [نام پدر] به شماره ملی [شماره ملی] و به نشانی [آدرس کامل]، فرجام خواهی خود را نسبت به دادنامه شماره [شماره دادنامه تجدیدنظر] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] در تاریخ [تاریخ صدور رأی] که در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده] و با موضوع [موضوع دعوا، مثلاً: مطالبه مهریه] صادر گردیده و منجر به محکومیت اینجانب به پرداخت [میزان مهریه] به همسرم/همسر سابقم [نام و نام خانوادگی فرجام خوانده (زوجه)]، به شرح ذیل تقدیم می دارم. فرجام خوانده، خانم [نام و نام خانوادگی زوجه] فرزند [نام پدر] به نشانی [آدرس کامل] می باشند.

شرح واقعه و سیر پرونده:

در پرونده مطروحه، همسرم/همسر سابقم دادخواستی مبنی بر مطالبه مهریه به میزان [میزان مهریه] تقدیم نمودند. پس از بررسی در دادگاه بدوی و تجدیدنظر، رأی به پرداخت کامل مهریه [یا اقساط نامتناسب] صادر گردید. این رأی در تاریخ [تاریخ ابلاغ رأی] به اینجانب ابلاغ شده است.

جهات قانونی فرجام خواهی (با استناد به ماده ۳۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی):

  1. مخالفت رأی با موازین قانونی و شرعی (بند هـ ماده ۳۷۰ ق.آ.د.م) و عدم توجه قاضی به دلایل ابرازی (بند ج ماده ۳۷۰ ق.آ.د.م):

    دادگاه محترم تجدیدنظر، بدون توجه به [اشاره به دلیل حقوقی، مثلاً: قاعده عسر و حرج زوج و ماده ۱۰۸۳ قانون مدنی مبنی بر توانایی پرداخت مهریه و ماده ۶۵ قانون اجرای احکام مدنی در خصوص معافیت از پرداخت مهریه از محل مستثنیات دین] و [اشاره به دلایل ارائه شده، مثلاً: فیش حقوقی اینجانب که نشان دهنده درآمد ناچیز است و فهرست بدهی های بانکی و اقساط معیشتی اینجانب (پیوست لایحه)]، رأی به پرداخت کامل مهریه صادر نموده است. این در حالی است که با توجه به شرایط مالی و معیشتی اینجانب، پرداخت مبلغ تعیین شده به صورت یکجا/اقساط تعیین شده، منجر به عسر و حرج شدید و تضییع حقوق اساسی زندگی اینجانب خواهد شد و دادگاه محترم در تعیین نحوه پرداخت، به مستندات مالی اینجانب توجه کافی ننموده اند.

  2. تفسیر نادرست از قانون:

    دادگاه تجدیدنظر در استناد به مواد قانونی مرتبط با مهریه، دچار تفسیر نادرست شده است. [توضیح دهید که چگونه این تفسیر نادرست، مثلاً، در خصوص مفهوم مستثنیات دین یا توانایی مالی زوج منجر به صدور رأیی ناعادلانه گردیده است.]

خواسته:

با عنایت به مراتب معروضه و مستندات پیوستی، از محضر قضات دیوان عالی کشور، تقاضای نقض دادنامه شماره [شماره دادنامه تجدیدنظر] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] و ارجاع پرونده به شعبه هم عرض جهت رسیدگی مجدد و صدور رأی عادلانه و منطبق با وضعیت مالی اینجانب (با تقسیط مهریه به صورت متناسب) را دارم.

پیوست ها:

  1. تصویر مصدق دادنامه بدوی
  2. تصویر مصدق دادنامه تجدیدنظر
  3. تصویر کارت ملی و شناسنامه فرجام خواه
  4. تصویر فیش حقوقی و سایر مدارک اثبات توان مالی و بدهی ها

با تشکر و احترام،
[نام و نام خانوادگی فرجام خواه] [امضا] [تاریخ تنظیم لایحه] [شماره تماس و نشانی جهت پیگیری]

اعاده دادرسی از رأی دادگاه تجدید نظر: فرصت رسیدگی مجدد

اعاده دادرسی یکی دیگر از طرق فوق العاده اعتراض به آرای قطعی دادگاه ها، از جمله آرای صادره از دادگاه تجدید نظر است. برخلاف فرجام خواهی که یک رسیدگی ماهوی نیست و تنها بر صحت اجرای قانون نظارت دارد، اعاده دادرسی در مواردی خاص، رسیدگی مجدد به ماهیت دعوا را در دادگاه صادرکننده حکم یا شعبه هم عرض آن امکان پذیر می سازد. ماهیت استثنایی و مهم اعاده دادرسی، آن را به ابزاری قدرتمند برای احقاق حق در شرایطی خاص تبدیل کرده است.

اعاده دادرسی چیست و ماهیت استثنایی آن

اعاده دادرسی به معنای رسیدگی مجدد به یک دعوای حقوقی یا کیفری است که قبلاً در مورد آن رأی قطعی صادر شده است. این شیوه، برای مواقعی در نظر گرفته شده که پس از قطعی شدن یک رأی، جهات بسیار مهم و خاصی (که در قانون احصاء شده اند) پدیدار شود که نشان دهنده اشتباه اساسی در رأی یا بی گناهی محکوم علیه باشد. اعاده دادرسی ماهیتی استثنایی دارد؛ یعنی نمی توان به هر دلیلی آن را درخواست کرد و صرفاً در موارد هفت گانه حقوقی و موارد کیفری مشخص شده در قانون، قابل پذیرش است. هدف اصلی آن، جبران اشتباهات فاحش قضایی یا رسیدگی به حقایق تازه کشف شده است.

تفاوت با فرجام خواهی:

فرجام خواهی: رسیدگی شکلی و نظارتی است توسط دیوان عالی کشور، بدون ورود به ماهیت دعوا.

اعاده دادرسی: رسیدگی ماهوی و مجدد به اصل دعوا (یا حداقل بخش های مورد اعتراض) توسط همان دادگاه صادرکننده حکم قطعی یا دادگاه هم عرض است.

آرای قابل اعاده دادرسی (حقوقی و کیفری)

اعاده دادرسی به آرای قطعی محدود می شود و شامل تمامی آرا نمی شود:

در امور حقوقی:

بر اساس مواد ۴۲۶ و ۴۲۷ قانون آیین دادرسی مدنی، اعاده دادرسی تنها نسبت به احکام قطعی دادگاه ها قابل درخواست است، چه این احکام از دادگاه بدوی صادر شده و قطعی شده باشند و چه از دادگاه تجدید نظر.

در امور کیفری:

بر اساس مواد ۴۷۴ و ۴۷۵ قانون آیین دادرسی کیفری، اعاده دادرسی تنها نسبت به احکام قطعی محکومیت (نه قرارها) کیفری قابل درخواست است. این احکام نیز می توانند از دادگاه بدوی یا دادگاه تجدید نظر صادر شده و قطعی شده باشند.

جهات اعاده دادرسی (دلایل قانونی درخواست اعاده)

جهات اعاده دادرسی، موارد مشخص و محدودی هستند که قانون گذار برای جلوگیری از تزلزل آرای قضایی پیش بینی کرده است. این جهات باید به صورت دقیق در لایحه ذکر شوند:

در امور حقوقی: (ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی)

  1. موضوع حکم، مورد ادعای خواهان نبوده باشد: مثلاً خواهان مطالبه مبلغی را کرده باشد، اما دادگاه حکم به تملیک مالی صادر کند.
  2. حکم به مقدار بیشتر از خواسته صادر شده باشد: دادگاه به بیش از آنچه خواهان مطالبه کرده است، حکم صادر نماید.
  3. وجود تضاد در مفاد یک حکم: اگر مفاد یک حکم قطعی، به گونه ای باشد که برخی از اجزای آن با بخش های دیگر در تعارض آشکار و غیرقابل جمع باشد.
  4. وجود تضاد بین دو حکم: در صورتی که دو یا چند حکم قطعی در خصوص یک دعوا و بین همان اشخاص صادر شده باشد که مفاد آن ها با یکدیگر مغایرت داشته باشند.
  5. کشف سند جدید: کشف اسناد و مدارکی که در جریان دادرسی مکتوم بوده و در اختیار متقاضی اعاده دادرسی نبوده و پس از صدور حکم قطعی به دست آمده و دلالت بر حقانیت وی داشته باشد.
  6. جعلی بودن اسناد یا شهادت شهود: اثبات جعلی بودن اسنادی که مبنای حکم بوده یا اثبات کذب بودن شهادت شهودی که حکم بر اساس آن صادر شده است. (این جعلی بودن یا کذب بودن باید قبلاً در دادگاه دیگری اثبات شده باشد.)
  7. رای مبتنی بر حیله و تقلب: اگر حکم بر اساس حیله و تقلبی صادر شده باشد که توسط طرف مقابل انجام شده و در رأی مؤثر بوده است.

در امور کیفری: (ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری)

  1. محکومیت فرد به دلیل عمل او، اما مشخص شدن انجام آن عمل توسط دیگری: پس از صدور حکم قطعی، مشخص شود که فرد دیگری مرتکب آن جرم شده است.
  2. صدور حکم به اتهام واحد با ادله متفاوت: در خصوص یک جرم، احکام متفاوتی صادر شده باشد.
  3. کشف دلایل جدید برای بی گناهی: کشف مدارک یا دلایل جدیدی که در زمان دادرسی وجود نداشته و اثبات کننده بی گناهی محکوم علیه باشد.
  4. جعلی بودن اسناد یا شهادت شهود: اثبات جعلی بودن اسناد یا کذب بودن شهادت شهودی که مبنای محکومیت بوده اند.
  5. تضاد در آرا: اگر در خصوص یک عمل واحد و بین همان اشخاص، آرای متناقضی صادر شده باشد.
  6. فعل واحد دارای عناوین متعدد مجرمانه: در صورتی که یک فعل واحد به دلایل مختلف منجر به صدور چند حکم محکومیت شده باشد.
  7. صدور حکم محکومیت فرد برای جرائمی که قبلاً برای آن ها تبرئه یا به دلیل عدم کفایت دلایل، حکم عدم پیگیری صادر شده است.

مهلت درخواست اعاده دادرسی

مهلت درخواست اعاده دادرسی در امور حقوقی و کیفری متفاوت است و با مهلت فرجام خواهی نیز فرق دارد:

  • در امور حقوقی (ماده ۴۲۷ ق.آ.د.م):
    • برای اشخاص مقیم ایران: ۲۰ روز
    • برای اشخاص مقیم خارج از کشور: ۲ ماه

    این مهلت از تاریخ ابلاغ رأی یا از تاریخ اطلاع از جهت اعاده دادرسی محاسبه می شود. به عنوان مثال، اگر جهت اعاده دادرسی کشف سند جدید باشد، مهلت از تاریخ کشف سند آغاز می شود.

  • در امور کیفری (ماده ۴۷۶ ق.آ.د.ک):

    مهلت مشخصی برای درخواست اعاده دادرسی وجود ندارد. این امر نشان دهنده اهمیت احقاق حق و کشف حقیقت در پرونده های کیفری است و هر زمان که جهات اعاده دادرسی مشخص و اثبات شود، می توان درخواست را تقدیم کرد.

نحوه تنظیم لایحه اعاده دادرسی

تنظیم لایحه اعاده دادرسی نیازمند دقت بالا و ذکر دقیق جهات قانونی است:

  1. مشخصات کامل درخواست کننده و طرف مقابل: نام، نام خانوادگی، کد ملی، آدرس و مشخصات وکیل (در صورت وجود).
  2. مشخصات دقیق رأی مورد درخواست اعاده دادرسی: شماره دادنامه، تاریخ صدور، شماره شعبه صادرکننده رأی قطعی و موضوع پرونده.
  3. شرح کامل واقعه و دلیل درخواست اعاده دادرسی: شرح مختصری از سیر پرونده و چگونگی صدور رأی قطعی.
  4. بیان مستدل جهات قانونی: این بخش، هسته اصلی لایحه است. باید به صورت کاملاً مستدل، مشخص شود که کدام یک از جهات اعاده دادرسی (مانند کشف سند جدید، جعلی بودن سند، تضاد آرا و…) محقق شده است. در این بخش، باید به صورت دقیق به مواد قانونی مربوطه (مثلاً ماده ۴۲۶ ق.آ.د.م یا ۴۷۴ ق.آ.د.ک) ارجاع داده شود و چگونگی انطباق وضعیت پرونده با آن جهت، تشریح گردد.
  5. ارائه مستندات جدید: این مستندات (مانند سند جدید کشف شده، حکم دادگاه مبنی بر جعلی بودن سند یا شهادت کذب) باید به صورت مکتوب و معتبر ارائه شوند.
  6. خواسته: به وضوح بیان شود که چه درخواستی از دادگاه وجود دارد (نقض رأی و رسیدگی مجدد).
  7. ضمائم و مدارک اثبات جهت اعاده دادرسی: تصویر مصدق رأی قطعی، مدارک جدید و هر مدرک دیگری که برای اثبات جهت اعاده دادرسی ضروری است.

لایحه اعاده دادرسی نیز از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی تقدیم می شود و به دادگاه صادرکننده حکم قطعی یا دادگاه هم عرض آن ارسال می گردد.

نمونه متن لایحه اعاده دادرسی از رای دادگاه تجدید نظر

نمونه ۱: پرونده حقوقی (مثال: کشف سند جدید پس از صدور رأی)

ریاست محترم دادگاه [نام دادگاه صادرکننده رأی قطعی / هم عرض]

موضوع: درخواست اعاده دادرسی نسبت به رأی قطعی صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]

با سلام و احترام،

احتراماً، اینجانب [نام و نام خانوادگی درخواست کننده] فرزند [نام پدر] به شماره ملی [شماره ملی] و به نشانی [آدرس کامل]، درخواست اعاده دادرسی خود را نسبت به دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه تجدیدنظر] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] در تاریخ [تاریخ صدور رأی] که در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده] و با موضوع [موضوع دعوا، مثلاً: مطالبه وجه] صادر گردیده و به موجب آن به [خلاصه محکومیت] محکوم شده ام، به شرح ذیل تقدیم می دارم. طرف مقابل دعوا، آقای/خانم [نام و نام خانوادگی طرف مقابل] فرزند [نام پدر] به نشانی [آدرس کامل] می باشند.

شرح واقعه و سیر پرونده:

در پرونده فوق الذکر، [توضیح مختصر سیر پرونده و نحوه محکومیت]. رأی قطعی دادگاه تجدیدنظر در تاریخ [تاریخ ابلاغ رأی] به اینجانب ابلاغ گردیده است.

جهت قانونی اعاده دادرسی (با استناد به ماده ۴۲۶ بند ۵ قانون آیین دادرسی مدنی):

پس از صدور و قطعیت دادنامه معترض عنه، سندی جدید (پیوست لایحه) به دست اینجانب رسیده است که در زمان دادرسی های قبلی (بدوی و تجدیدنظر) مکتوم بوده و در اختیار اینجانب قرار نداشته است. این سند [شرح دقیق سند جدید، مثلاً: یک فقره رسید بانکی به تاریخ (تاریخ رسید) به مبلغ (مبلغ) ریال بابت تسویه کامل بدهی مورد ادعای خواهان اصلی] می باشد که به روشنی و به طور کامل دلالت بر پرداخت کامل دین و بی اعتباری خواسته خواهان (طرف مقابل) دارد. کشف این سند جدید، در صورت ارائه در مرحله دادرسی، قطعاً منجر به تغییر اساسی در نتیجه پرونده و تبرئه اینجانب از پرداخت وجه مورد مطالبه می شد.

خواسته:

با عنایت به مراتب فوق و کشف سند جدید اثبات کننده حقانیت اینجانب، تقاضا دارم ضمن پذیرش درخواست اعاده دادرسی، دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه تجدیدنظر] نقض و به پرونده مجدداً رسیدگی و حکم عادلانه مبنی بر [خواسته دقیق، مثلاً: رد دعوای خواهان و تبرئه اینجانب از پرداخت وجه] صادر فرمایید.

پیوست ها:

  1. تصویر مصدق دادنامه قطعی دادگاه تجدیدنظر
  2. تصویر مصدق سند جدید کشف شده
  3. تصویر کارت ملی و شناسنامه درخواست کننده

با تشکر و احترام،
[نام و نام خانوادگی درخواست کننده] [امضا] [تاریخ تنظیم لایحه] [شماره تماس و نشانی جهت پیگیری]

نمونه ۲: پرونده کیفری (مثال: کشف ادله جدید بر بی گناهی)

ریاست محترم دادگاه [نام دادگاه صادرکننده رأی قطعی / هم عرض]

موضوع: درخواست اعاده دادرسی نسبت به رأی قطعی صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] در پرونده کیفری

با سلام و احترام،

احتراماً، اینجانب [نام و نام خانوادگی درخواست کننده] فرزند [نام پدر] به شماره ملی [شماره ملی] و به نشانی [آدرس کامل]، درخواست اعاده دادرسی خود را نسبت به دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه تجدیدنظر] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] در تاریخ [تاریخ صدور رأی] که در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده] و با موضوع [موضوع جرم، مثلاً: کلاهبرداری] صادر گردیده و منجر به محکومیت اینجانب به [نوع و میزان مجازات] شده است، به شرح ذیل تقدیم می دارم. شاکی پرونده، آقای/خانم [نام و نام خانوادگی شاکی] به نشانی [آدرس کامل] می باشند.

شرح واقعه و سیر پرونده:

اینجانب در تاریخ [تاریخ وقوع جرم] متهم به [موضوع جرم] شدم. پس از طی مراحل دادرسی در دادگاه بدوی و تجدیدنظر، با استناد به [مستندات دادگاه، مثلاً: اظهارات شاکی و یک فقره سند عادی]، به [نوع و میزان مجازات] محکوم گردیدم. این رأی در تاریخ [تاریخ ابلاغ رأی] به اینجانب ابلاغ و قطعی شده است.

جهت قانونی اعاده دادرسی (با استناد به ماده ۴۷۴ بند ۳ قانون آیین دادرسی کیفری):

پس از صدور حکم قطعی محکومیت، دلایل جدید و مؤثری کشف گردیده است که در زمان دادرسی در اختیار اینجانب نبوده و به روشنی دلالت بر بی گناهی اینجانب دارد. این دلایل شامل [شرح دقیق ادله جدید، مثلاً: فیلم ضبط شده از دوربین مداربسته فروشگاه X در تاریخ و ساعت وقوع جرم که نشان می دهد اینجانب در آن زمان در محل دیگری حضور داشته ام و یا شهادت نامه کتبی از آقای/خانم (نام شاهد جدید) که در آن، ایشان مسئولیت جرم را بر عهده گرفته است] می باشند. این ادله (پیوست لایحه)، در صورت ارائه در مراحل قبلی دادرسی، قطعاً منجر به تبرئه اینجانب از اتهام انتسابی می گردید.

خواسته:

با عنایت به مراتب فوق و کشف ادله جدید اثبات کننده بی گناهی اینجانب، تقاضا دارم ضمن پذیرش درخواست اعاده دادرسی، دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه تجدیدنظر] نقض و به پرونده مجدداً رسیدگی و حکم عادلانه مبنی بر تبرئه اینجانب از اتهام [موضوع جرم] صادر فرمایید.

پیوست ها:

  1. تصویر مصدق دادنامه قطعی دادگاه تجدیدنظر
  2. تصویر مصدق ادله جدید کشف شده (فیلم، شهادت نامه و…)
  3. تصویر کارت ملی و شناسنامه درخواست کننده

با تشکر و احترام،
[نام و نام خانوادگی درخواست کننده] [امضا] [تاریخ تنظیم لایحه] [شماره تماس و نشانی جهت پیگیری]

نمونه ۳: پرونده خانواده (مثال: تغییر اساسی در شرایط حضانت با دلایل جدید)

ریاست محترم دادگاه [نام دادگاه صادرکننده رأی قطعی / هم عرض]

موضوع: درخواست اعاده دادرسی نسبت به رأی قطعی صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] در پرونده حضانت

با سلام و احترام،

احتراماً، اینجانب [نام و نام خانوادگی درخواست کننده (پدر/مادر)] فرزند [نام پدر] به شماره ملی [شماره ملی] و به نشانی [آدرس کامل]، درخواست اعاده دادرسی خود را نسبت به دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه تجدیدنظر] صادره از شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان] در تاریخ [تاریخ صدور رأی] که در پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده] و با موضوع [موضوع دعوا، مثلاً: حضانت فرزند] صادر گردیده و حضانت فرزند مشترک [نام فرزند] را به [نام طرف مقابل (پدر/مادر)] واگذار نموده است، به شرح ذیل تقدیم می دارم. طرف مقابل دعوا، آقای/خانم [نام و نام خانوادگی طرف مقابل] فرزند [نام پدر] به نشانی [آدرس کامل] می باشند.

شرح واقعه و سیر پرونده:

در پرونده مطروحه، پس از اختلاف در خصوص حضانت فرزند مشترک [نام فرزند]، دادگاه تجدیدنظر رأی قطعی به [خلاصه رأی، مثلاً: واگذاری حضانت به طرف مقابل] صادر نمود. این رأی در تاریخ [تاریخ ابلاغ رأی] به اینجانب ابلاغ شد.

جهت قانونی اعاده دادرسی (با استناد به ماده ۴۲۶ بند ۵ قانون آیین دادرسی مدنی – کشف سند جدید):

پس از صدور و قطعیت دادنامه فوق الذکر، مدارک جدید و حیاتی کشف گردیده است که در زمان دادرسی های قبلی در اختیار اینجانب نبوده و تأثیر مستقیمی بر مصلحت کودک و وضعیت حضانت دارد. این مدارک شامل [شرح دقیق دلایل جدید، مثلاً: گواهی پزشکی قانونی (پیوست لایحه) مبنی بر (مشکل جسمی/روحی طرف مقابل که پس از رأی ایجاد شده است) و یا گزارش مددکاری اجتماعی (پیوست لایحه) مبنی بر (شرایط نامناسب زندگی یا محیط نامطلوب تربیتی در محل اقامت طرف مقابل که پس از رأی به وجود آمده است)]. این دلایل به روشنی نشان دهنده تغییر اساسی در شرایط حضانت و عدم مصلحت فرزند برای ادامه حضانت توسط طرف مقابل می باشد و در صورت ارائه در دادرسی، قطعاً منجر به تغییر در تصمیم دادگاه می شد.

خواسته:

با عنایت به مراتب فوق و کشف دلایل جدید و تغییرات اساسی در شرایط پس از صدور رأی قطعی، تقاضا دارم ضمن پذیرش درخواست اعاده دادرسی، دادنامه قطعی شماره [شماره دادنامه تجدیدنظر] نقض و به پرونده مجدداً رسیدگی و حکم عادلانه مبنی بر واگذاری حضانت فرزند مشترک [نام فرزند] به اینجانب، به دلیل تأمین بهتر مصلحت فرزند، صادر فرمایید.

پیوست ها:

  1. تصویر مصدق دادنامه قطعی دادگاه تجدیدنظر
  2. تصویر مصدق مدارک جدید کشف شده (گواهی پزشکی قانونی، گزارش مددکاری اجتماعی و…)
  3. تصویر کارت ملی و شناسنامه درخواست کننده
  4. تصویر شناسنامه فرزند مشترک

با تشکر و احترام،
[نام و نام خانوادگی درخواست کننده] [امضا] [تاریخ تنظیم لایحه] [شماره تماس و نشانی جهت پیگیری]

تفاوت های کلیدی: تجدیدنظرخواهی، فرجام خواهی و اعاده دادرسی

برای درک کامل متن اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر، لازم است تفاوت های بنیادین میان طرق مختلف اعتراض به آرا را درک کنیم. جدول زیر، مقایسه ای جامع بین تجدیدنظرخواهی (اعتراض به رای بدوی)، فرجام خواهی و اعاده دادرسی ارائه می دهد:

ویژگی تجدیدنظرخواهی فرجام خواهی اعاده دادرسی
مرجع رسیدگی دادگاه تجدیدنظر استان دیوان عالی کشور دادگاه صادرکننده حکم قطعی یا شعبه هم عرض
ماهیت رسیدگی ماهوی و شکلی (بررسی مجدد دلایل و قوانین) شکلی و نظارتی (نظارت بر صحت اجرای قانون) ماهوی (رسیدگی مجدد به اصل دعوا در موارد خاص)
آرای قابل اعتراض احکام و قرارهای صادره از دادگاه بدوی (با نصاب یا نوع مشخص) احکام قطعی خاص صادره از دادگاه تجدیدنظر یا بدوی (مثلاً دعاوی خانواده، برخی کیفری، یا نصاب مالی خاص) احکام قطعی (کیفری: فقط محکومیت؛ حقوقی: همه احکام قطعی)
جهات اعتراض ایرادات ماهوی و شکلی، عدم توجه به ادله، مخالفت با قانون نقض قانون، عدم اعتبار مستندات، عدم صلاحیت قاضی، مخالفت با موازین شرعی/قانونی (ماده ۳۷۰ ق.آ.د.م و ۴۶۴ ق.آ.د.ک) کشف سند جدید، جعلی بودن مستندات، تضاد آرا، صدور حکم بیش از خواسته و … (ماده ۴۲۶ ق.آ.د.م و ۴۷۴ ق.آ.د.ک)
مهلت اعتراض ۲۰ روز (مقیم ایران)، ۲ ماه (خارج از کشور) از ابلاغ رأی ۲۰ روز (مقیم ایران)، ۲ ماه (خارج از کشور) از ابلاغ رأی حقوقی: ۲۰ روز (مقیم ایران)، ۲ ماه (خارج از کشور) از تاریخ اطلاع از جهت اعاده. کیفری: بدون مهلت
هدف اصلی بازبینی کامل رأی بدوی برای احقاق حق نظارت بر حسن اجرای قوانین توسط محاکم پایین تر رفع اشتباهات فاحش قضایی یا رسیدگی به حقایق تازه کشف شده

نکات مهم برای تنظیم مؤثر لایحه اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر

تنظیم یک لایحه مؤثر برای اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر، به دقت، دانش حقوقی و رعایت نکات کلیدی بستگی دارد. این مرحله، اغلب آخرین فرصت برای احقاق حق است، لذا باید با بالاترین سطح کیفیت و استدلال انجام گیرد.

  1. اهمیت مشاوره حقوقی متخصص:

    مراحل فرجام خواهی و اعاده دادرسی، فوق العاده تخصصی و دارای پیچیدگی های فراوان حقوقی هستند. حتی وکلای با تجربه نیز در این مراحل نهایت دقت و وسواس را به خرج می دهند. بنابراین، مشاوره با وکیل دادگستری متخصص در این زمینه، امری حیاتی است. یک وکیل می تواند با بررسی دقیق پرونده، بهترین راهکار اعتراض را تشخیص داده، جهات قانونی را به درستی استخراج کرده و لایحه ای مستدل و قوی تنظیم کند که شانس موفقیت پرونده را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.

  2. دقت در رعایت مهلت های قانونی:

    همانطور که قبلاً ذکر شد، مهلت های فرجام خواهی (۲۰ روز یا ۲ ماه) و اعاده دادرسی (۲۰ روز یا ۲ ماه در حقوقی، بدون مهلت در کیفری) کاملاً دقیق و لازم الاجرا هستند. از دست دادن این مهلت ها، حتی برای یک روز، می تواند به رد درخواست و از بین رفتن حق اعتراض شما منجر شود. لذا، محاسبه دقیق مهلت و اقدام به موقع از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، از اصول اولیه موفقیت است.

  3. جمع آوری مستندات قوی و کامل:

    هم در فرجام خواهی و هم در اعاده دادرسی، ارائه مستندات محکم و اثباتی ضروری است. این مدارک شامل تصویر مصدق دادنامه ها، اسناد و دلایلی که در جهات اعتراض به آن ها استناد شده (مانند سند جدید، گواهی جعلی بودن سند، گزارش کارشناسی و…)، و مدارک هویتی می شود. اطمینان حاصل کنید که تمامی مدارک لازم پیوست لایحه شده و از کپی های مصدق استفاده شده باشد.

  4. نگارش حقوقی و مستدل لایحه:

    لایحه اعتراض باید کاملاً حقوقی، مستدل و فارغ از لحن احساسی باشد. تمرکز باید بر بیان دقیق و منطقی جهات قانونی اعتراض با استناد به مواد قانونی مربوطه باشد. از توضیحات اضافی، تکرار مکررات یا توصیف احساسات شخصی پرهیز کنید. جملات باید کوتاه، واضح و محکم باشند و استدلال ها به گونه ای باشد که قضات دیوان عالی کشور یا دادگاه رسیدگی کننده به اعاده دادرسی، به سرعت به ایرادات رأی پی ببرند.

  5. نقش دفاتر خدمات الکترونیک قضایی:

    ثبت و ارسال تمامی لوایح اعتراض، از جمله لایحه فرجام خواهی و اعاده دادرسی، امروزه منحصراً از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی انجام می شود. آشنایی با روند کار این دفاتر و تکمیل دقیق فرم های مربوطه، از ضروریات است. از صحت اطلاعات وارد شده در سامانه، به ویژه شماره پرونده، شماره دادنامه و مشخصات طرفین، اطمینان حاصل کنید.

  6. بررسی رویه قضایی دیوان عالی کشور:

    برای تقویت لایحه فرجام خواهی، مطالعه آرای وحدت رویه و رویه قضایی دیوان عالی کشور در موضوعات مشابه می تواند بسیار مفید باشد. استناد به این آرا در لایحه، نشان دهنده تسلط شما بر مباحث حقوقی و کمک کننده به متقاعد کردن قضات خواهد بود. این کار به وکیل متخصص کمک می کند تا نقاط قوت و ضعف پرونده را بهتر ارزیابی کند.

رعایت این نکات به شما کمک می کند تا متن اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر خود را به بهترین شکل ممکن تنظیم کرده و امید به احقاق حق خود را در مراحل عالی دادرسی افزایش دهید.

نتیجه گیری

اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر، چه از طریق فرجام خواهی در دیوان عالی کشور و چه با اعاده دادرسی در همان دادگاه صادرکننده حکم، آخرین سنگر قانونی برای احقاق حق و اطمینان از اجرای صحیح عدالت است. این مراحل، هرچند پیچیده و دارای ظرافت های حقوقی خاص خود هستند، اما فرصتی ارزشمند را برای بازبینی آرای قطعی فراهم می آورند. در این مقاله به تفصیل به بررسی ابعاد مختلف فرجام خواهی و اعاده دادرسی پرداختیم، شرایط، جهات قانونی و مهلت های مربوط به هر یک را تشریح کرده و با ارائه نمونه لایحه های تخصصی، راهنمای عملی برای تنظیم متن اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر ارائه دادیم.

امیدواریم با آگاهی از این توضیحات و به کارگیری نکات کلیدی مانند مشاوره حقوقی با وکلای مجرب، رعایت دقیق مهلت های قانونی، و نگارش مستدل و فنی لایحه، بتوانید به نحو احسن از حقوق خود دفاع کرده و به نتیجه مطلوب دست یابید. هرگز فراموش نکنید که در عرصه پیچیده حقوق، دانش و دقت، دو بال اصلی موفقیت هستند.

سوالات متداول

آیا پس از رد فرجام خواهی یا اعاده دادرسی، راه دیگری برای اعتراض وجود دارد؟

خیر، فرجام خواهی و اعاده دادرسی به عنوان طرق فوق العاده اعتراض، آخرین مراحل دادرسی در نظام قضایی ایران محسوب می شوند. پس از رد این درخواست ها، رأی قطعی شده و هیچ طریق قانونی دیگری برای اعتراض به آن وجود ندارد، مگر در شرایط بسیار نادر و استثنایی که قانون گذار به طور خاص پیش بینی کرده باشد که عموماً شامل موارد خاصی از تخلف قضایی بسیار جدی می شود و نه ایرادات ماهوی رأی.

آیا رأی اعاده دادرسی همیشه منجر به نقض رأی می شود؟

خیر، پذیرش درخواست اعاده دادرسی صرفاً به معنای ورود دادگاه به ماهیت پرونده و رسیدگی مجدد است. دادگاه پس از بررسی جهات اعاده دادرسی و ادله جدید، ممکن است رأی قبلی را نقض کند و رأی جدیدی صادر نماید، یا اینکه جهات اعاده دادرسی را کافی ندانسته و رأی قبلی را تأیید کند. بنابراین، صرف پذیرش اعاده دادرسی به معنای نقض قطعی رأی قبلی نیست.

آیا می توان به رأی دیوان عالی کشور اعتراض کرد؟

دیوان عالی کشور مرجع فرجام خواهی و نظارتی است و آرای آن در خصوص نقض یا ابرام آرای دادگاه های پایین تر، اصولاً قطعی و غیرقابل اعتراض است. البته در برخی موارد خاص و استثنایی، مانند تعارض آرای شعب دیوان عالی کشور، امکان طرح موضوع در هیئت عمومی دیوان عالی کشور وجود دارد که منجر به صدور رأی وحدت رویه می شود، اما این به معنای اعتراض به یک رأی خاص دیوان نیست.

هزینه های دادرسی در فرجام خواهی و اعاده دادرسی چقدر است؟

هزینه های دادرسی در هر دو مرحله فرجام خواهی و اعاده دادرسی، بسته به نوع پرونده (مالی یا غیرمالی) و ارزش خواسته (در دعاوی مالی)، توسط قوه قضاییه تعیین و سالانه اعلام می شود. این هزینه ها شامل تمبر دادرسی و هزینه های مربوط به خدمات دفاتر الکترونیک قضایی است که باید در زمان تقدیم لایحه پرداخت شوند. توصیه می شود برای اطلاع دقیق از میزان هزینه ها، به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه شود.

چگونه می توان از وضعیت پرونده فرجام خواهی یا اعاده دادرسی مطلع شد؟

پیگیری وضعیت پرونده های فرجام خواهی و اعاده دادرسی از طریق سامانه ثنا (سامانه ابلاغ الکترونیکی قوه قضاییه) و همچنین با مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی امکان پذیر است. با وارد کردن کد ملی و رمز عبور ثنا، می توانید از آخرین وضعیت پرونده و ابلاغ های مربوطه مطلع شوید. همچنین، شماره تلفن های مراکز پاسخگویی قوه قضاییه نیز در دسترس هستند.

آیا امکان سازش در مرحله فرجام خواهی یا اعاده دادرسی وجود دارد؟

امکان سازش در هر مرحله ای از دادرسی، از جمله در مرحله فرجام خواهی و اعاده دادرسی، اصولاً وجود دارد. طرفین دعوا می توانند در صورت تمایل، با یکدیگر صلح و سازش نموده و مراتب را به دادگاه یا دیوان عالی کشور اعلام کنند. در این صورت، پرونده مختومه خواهد شد و نیاز به ادامه رسیدگی قضایی نخواهد بود.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "نمونه متن اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر | راهنمای گام به گام" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "نمونه متن اعتراض به رای دادگاه تجدید نظر | راهنمای گام به گام"، کلیک کنید.