۷ ووکس ۱۴۰۰ پیمان جبلی رئیس سازمان صدا و سیما شد و مدتی بعد وحید جلیلی را به عنوان قائم مقام خود در امور فرهنگی و دبیر ستاد تحول رسانه ملی منصوب کرد. همچنان واژه «تحول» را میشنویم، اما به عنوان مخاطب، نشانههایی پررنگ از تحقق این شعار در شبکهها نمیبینیم. نه خبری از سریالهای جذاب است و نه آمار رضایت مخاطبان حکم به موفقیت برنامهها و سریالها میدهد. این در حالی است که مدیران فعلی صداوسیما، تصمیمگیران شبکه خانگی نیز هستند و بیم آن میرود که پلتفرمها به روزگار سیاهِ سیما دچار شوند.
در این مطلب که به کوشش “تیویبان” گردآوری شده، شرایط تلویزیون و بخشی از دلایل قهر مخاطب مرور شده. حتما اینها همه دلایل نیستند و مسائلی، چون نگاه تک بعدی به جریانهای سیاسی را نباید از یاد برد. فعلا رویکرد مطلب، جنبههای سرگرمی تلویزیون است که اگر تقویت شود، مخاطب را با خود همراه خواهد کرد. مخاطب یعنی ما مردمان معمولی که دست صداوسیما توی جیبمان است و حق داریم مطالبهگر باشیم؛ هرچند رویکردهای آن در دوران مختلف در تضاد با خواستههایمان باشد!
سریالهای غیر کمدی
در سه سال و چند ماه اخیر فقط نام سرزمین مادری فراگیر شده که این سریال هم محصول دوران ضرغامیست. ضمنا نباید فراموش کرد که پخش آن ابتدا در بستر تلوبیون شروع شد و همین به دیده شدن سریال کمک کرد. آثار قابل دفاعی هم در این سالها ساخته نشد.
سریالهای کمدی
چندی پیش اشاره کردیم که از فروردین ۱۴۰۰ تا تابستان ۱۴۰۳ در مجموع ۲۷ سریال کمدی از شبکههای مختلف پخش شدهاند که فقط دو مورد از آنها را میتوان موفق دانست: «نون خ ۳» و «زیرخاکی ۲». فراموش نکنیم این دو سریال به ترتیب نوروز و خرداد ۱۴۰۰ روی آنتن رفتند؛ یعنی پیش از شروع فعالیت مدیریت کنونی صداوسیما. پس متاسفانه در دوران فعلی، حتی یک کمدی موفق به چشم نمیخورد. آیا «پایتخت» کمی جبران خواهد کرد؟
نابودسازی برندها
خندوانه: بر اساس اظهارات اخیر رامبد جوان، خود مدیران مقصر ساخته نشدن ادامه این برنامه هستند.
عصر جدید: مدیران زیر بار تعطیلی آن نمیروند، اما بر اساس روایتهای موثق، امکان ساخت سری جدید آن باتوجه به سختگیریها وجود ندارد.
رازهای سقوط صداوسیما که کسی به ما نمیگوید!
کتاب باز: اولین اقدام عجیب مدیران جدید، تعطیل کردن برنامه سروش صحت بود.
دورهمی: مقصر ابتدایی، خود مهران مدیری بود، ولی مدیران نیز راهکاری درست برای پخش قسمتهای باقی مانده اتخاذ نکردند.
ناکامی در برندسازی
مدیران فعلی با هیاهو سر کار آمدند و تصمیم گرفتند برندهایی تازه تاسیس کنند. این دورخیز فقط در قالب دو برنامه مناسبتی رمضان و محرم یعنی «محفل» و «حسینیه معلی» به بار نشست. صف برنامههای ناکام، اما طولانیست: خودمونی، برمودا، پانتولیگ، سید خندان، بگو بخند، شب خوش، معرکه، هموطنز، شصتادیا و… عجیب آن که اکثر اینها کپی همان برنامههاییست که ووکس توقیف خوردند؛ مثل خندوانه و دورهمی.
بازی دو گانه با چهرهها
مسئولان تلویزیون در آغازین روزهای فعالیت اعتقادی به چهرهها نداشتند اوضاع که خراب شد چاره را در همکاری دوباره با آنها دیدند و دستمزدها را چند برابر کردند؛ از جیب من و شما البته! رئیس صدا و سیما بارها قول بازگرداندن نود و استفاده از ظرفیت فردوسی پور در گزارشگری را داد، اما به وعدهاش عمل نکرد عادل نیز برای همیشه از تلویزیون رفت. محمدرضا گلزار نتوانست رونق را با «پانتولیگ» به شبکه سه بازگرداند.
از جواد رضویان، مهران غفوریان، کامران تفتی و امثالهم نمیتوان توقع جذب مخاطب حداکثری داشت. رضا رشیدپور میخواست بازگردد، اما محمدرضاشهبازی، مجری معتمد مدیران مانع شد. داریوش فرضیایی فعلا در شبکه خانگی فعالیت دارد و فرزاد حسنی فقط ویژه برنامه سال تحویل شبکه نسیم را اجرا کرد.
دوربرگردان یا تحول؟
یلدای سال پیش شبکههای مختلف پذیرای مهمانان مطرح شدند؛ همانها که مدتی به دلیل اتفاقات اجتماعی ۱۴۰۱ و همچنین عدم علاقه مدیران از تلویزیون دور بودند مسئولان سیما و رسانههای همسو به به و چه چه راه انداختند؛ گویا فتح مهمی داشته اند آنها از تحقق «تحول» گفتند، ولی رسانههای منتقد تعبیری بهتر یعنی دوربرگردان را به کار بردند. تلویزیون در نوروز ۱۴۰۳ نیز به سنت همیشه سراغ چهرهها رفت و نتیجه هم. گرفت بعد از آن، اما بار دیگر آنتن سوت و کور شد و اگر فوتبال و انتخابات نبود محتوایی قابل تامل در شبکهها یافت نمیشد.
معمای چابک سازی
محمد سرافراز در دوران کوتاه ریاست خود بر صدا و سیما، تصمیم به چابک سازی داشت و چند شبکه را حذف و ادغام کرد عبدالعلی علی عسگری، اما سیستم را به قبل بازگرداند پیمان جبلی نیز همان راه را ادامه داده و به شبکههای بی خاصیت دست نزده است. در دوران جبلی شاهد تاسیس مراکز جدید مثل سیمرغ بودیم که خروجی آن سریال ضعیفی، چون چرخ گردون» بوده است. دفتر فیلمنامه ذیل معاونت سیما هم تاسیس شده که این نیز مصداق موازی کاری با سیما فیلم است.
سال گذشته گروههای فیلم و سریال شبکههای اصلی حذف و مدیران آنها در چهار گروه با موضوعات تخصصی در مرکز سیمافیلم مشغول به کار شدند. نتیجه این تصمیم از بین رفتن رقابت میان شبکهها بوده. ماموریت شبکهها در دوران ریاست جبلی تغییر کرده و مثلا شبکه دو شبیه به شبکه افق شده است!
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "رازهای سقوط صداوسیما که کسی به ما نمیگوید!" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "رازهای سقوط صداوسیما که کسی به ما نمیگوید!"، کلیک کنید.