خلاصه کتاب مدیریت رفتار ( نویسنده مهدی دوایی، لیلا کاشانی وحید )

کتاب «مدیریت رفتار» نوشته دکتر مهدی دوایی و دکتر لیلا کاشانی وحید، یک منبع جامع و کاربردی است که به بررسی عمیق و عملی رویکرد شناختی در اصلاح و خودمدیریتی رفتار می پردازد. این اثر راهکارهای نوین و اثربخشی را برای بهبود رفتار در کودکان، نوجوانان و بزرگسالان ارائه می دهد و بر اهمیت انگیزه های درونی و فرآیندهای مغز-محور تأکید دارد، که آن را از رویکردهای سنتی متمایز می کند.

در زندگی روزمره، چه در محیط خانواده، چه در مدرسه یا محل کار، همواره با چالش های رفتاری متعددی روبرو هستیم. این چالش ها می توانند از رفتارهای پرخاشگرانه در کودکان گرفته تا مشکلات ارتباطی در محیط های سازمانی را شامل شوند. درک و مدیریت صحیح این رفتارها نه تنها به فرد کمک می کند تا زندگی آرام تر و موفق تری داشته باشد، بلکه به بهبود روابط اجتماعی و عملکرد کلی جامعه نیز یاری می رساند. کتاب «مدیریت رفتار» با دیدگاهی نوین، به جای تمرکز صرف بر کنترل بیرونی، بر توانمندسازی فرد برای مدیریت درونی رفتارش تمرکز می کند. این رویکرد شناختی، با تکیه بر دانش روانشناسی، علوم تربیتی و علوم اعصاب، به خوانندگان ابزارهایی می دهد تا نه تنها رفتارهای نامطلوب را اصلاح کنند، بلکه رفتارهای مطلوب را نیز در خود و دیگران پرورش دهند.

آشنایی با نویسندگان: دکتر مهدی دوایی و دکتر لیلا کاشانی وحید

دکتر مهدی دوایی و دکتر لیلا کاشانی وحید، از اساتید و پژوهشگران برجسته در حوزه روانشناسی و علوم تربیتی در ایران هستند. تخصص و تجربیات گسترده این دو نویسنده در زمینه مبانی نظری و کاربردی مدیریت رفتار، به غنای این کتاب افزوده است. دکتر دوایی و دکتر کاشانی وحید با تلفیق دانش آکادمیک و بینش های عملی، اثری را خلق کرده اند که هم برای دانشجویان و متخصصان و هم برای عموم مردم قابل استفاده است. تالیفات و پژوهش های قبلی آن ها نیز گواهی بر تخصص و تعهدشان به ارتقای سطح دانش و سلامت روان جامعه است. در این کتاب، آن ها با نگاهی عمیق و همه جانبه به موضوع مدیریت رفتار، جنبه های مختلف آن را از دیدگاه شناختی مورد تحلیل قرار داده و راهکارهای عملی و مؤثر را ارائه می دهند.

تحول در درک رفتار: از رویکرد سنتی تا پارادایم شناختی

در طول تاریخ، شیوه های مختلفی برای درک و مدیریت رفتار انسانی مطرح شده است. اما با پیشرفت علم، به خصوص در حوزه های روانشناسی و علوم اعصاب، نگاه ما به رفتار و ریشه های آن دستخوش تحولات عظیمی شده است. کتاب «مدیریت رفتار» به وضوح این تحول را از رویکردهای سنتی به سوی پارادایم شناختی به تصویر می کشد و اهمیت این تغییر دیدگاه را برجسته می سازد.

مدیریت رفتار سنتی

رویکردهای سنتی در مدیریت رفتار غالباً بر عوامل بیرونی و کنترل مستقیم تأکید داشتند. در این دیدگاه، رفتار افراد بیشتر به عنوان پاسخی به محرک های محیطی و پیامدهای بیرونی (مانند پاداش و تنبیه) تلقی می شد. تصور بر این بود که با تشویق رفتارهای مطلوب و جریمه رفتارهای نامطلوب، می توان به تدریج رفتار فرد را تغییر داد و او را به سمت الگوهای رفتاری مورد نظر سوق داد. این رویکرد، اگرچه در برخی موارد و برای مدت کوتاهی می تواند مؤثر باشد، اما دارای محدودیت های جدی است:

• تکیه بر عوامل بیرونی: تمرکز اصلی بر تشویق و تنبیه خارجی، کنترل بیرونی و در برخی موارد، استفاده از زور بود.
• عدم پایداری نتایج: تغییرات رفتاری که صرفاً بر اساس انگیزه های بیرونی ایجاد می شوند، اغلب ناپایدار هستند. به محض حذف عامل کنترلی بیرونی، احتمال بازگشت فرد به رفتار قبلی بسیار بالاست.
• نادیده گرفتن انگیزه های درونی: این رویکرد کمتر به نقش افکار، باورها، هیجانات و فرآیندهای شناختی درونی فرد در شکل گیری رفتار توجه می کرد.
• تأثیرات جانبی منفی: استفاده مداوم از تنبیه یا پاداش های بیرونی می تواند به کاهش انگیزه درونی، ایجاد وابستگی، یا حتی بروز رفتارهای مقابله ای منجر شود.

رویکرد شناختی به مدیریت رفتار

در مقابل رویکرد سنتی، پارادایم شناختی به مدیریت رفتار، انقلابی در درک ما از چرایی و چگونگی رفتارهای انسانی ایجاد کرده است. این رویکرد که سنگ بنای کتاب «مدیریت رفتار» است، بر این باور است که رفتارهای ما نتیجه مستقیم فرآیندهای فکری، ادراکات، باورها و هیجانات درونی ما هستند. به عبارت دیگر، آنچه در ذهن ما می گذرد، نقش تعیین کننده ای در انتخاب و بروز رفتارهایمان دارد.

• تمرکز بر انگیزه های درونی: رویکرد شناختی به جای کنترل بیرونی، بر پرورش انگیزه های درونی، خودآگاهی و توانایی فرد در خودمدیریتی رفتار تأکید می کند.
• نقش شناخت و فرایندهای مغز: این دیدگاه ارتباط عمیقی بین افکار، باورها، تفسیرها و عملکرد مغز با رفتار می بیند. فهم چگونگی کارکرد مغز و فرآیندهای شناختی آن، کلید درک و اصلاح رفتار است.
• اثربخشی و پایداری نتایج: از آنجایی که تغییرات رفتاری در این رویکرد از درون فرد نشأت می گیرد، نتایج آن پایدارتر و عمیق تر هستند. وقتی فرد خود به این باور می رسد که باید رفتاری را تغییر دهد و ابزارهای لازم برای آن را فرا می گیرد، تغییرات او ماندگار خواهند بود.
• پرورش خودمدیریتی: هدف نهایی این رویکرد، آموزش مهارت های لازم به افراد (به ویژه کودکان و نوجوانان) است تا خود بتوانند مسئولیت رفتارهایشان را بر عهده بگیرند، رفتارهای مطلوب را افزایش و رفتارهای نامطلوب را کاهش دهند. این فرآیند خودجوش، منجر به مدیریت رفتاری عمیق و پایدار می شود.

مقایسه جامع: تفاوت های کلیدی رویکرد سنتی و شناختی

برای درک بهتر ارزش و اهمیت رویکرد شناختی، مقایسه این دو دیدگاه ضروری است:

ویژگی	رویکرد سنتی در مدیریت رفتار	رویکرد شناختی در مدیریت رفتار
کانون تمرکز	عوامل بیرونی، پیامدها (پاداش و تنبیه)، کنترل محیطی	عوامل درونی (افکار، باورها، هیجانات)، فرآیندهای مغزی، خودمدیریتی
انگیزه تغییر	عمدتاً بیرونی (اجتناب از تنبیه، کسب پاداش)	عمدتاً درونی (درک اهمیت، نیاز به تغییر، خودشکوفایی)
پایداری تغییر	اغلب ناپایدار و وابسته به حضور عامل کنترل کننده	پایدار و عمیق، درونی شده و خودجوش
نقش فرد	پذیرنده منفعل تغییرات اعمال شده از بیرون	عامل فعال و مسئول در فرآیند تغییر و خودسازی
مثال کاربردی	دادن جایزه به کودک برای انجام تکالیف (تا وقتی جایزه هست، انجام می دهد)	آموزش مهارت حل مسئله به کودک برای مدیریت خشم (یادگیری دائمی)
هدف نهایی	اصلاح رفتارهای نامطلوب	پرورش خودمدیریتی و ارتقای کیفیت زندگی

رویکرد شناختی به مدیریت رفتار، نه تنها به اصلاح رفتارهای بیرونی می پردازد، بلکه ریشه های درونی این رفتارها را هدف قرار داده و با توانمندسازی فرد، به او قدرت می دهد تا کنترل واقعی بر زندگی خود داشته باشد.

خلاصه فصل به فصل کتاب مدیریت رفتار: گام هایی به سوی تغییر پایدار

کتاب «مدیریت رفتار» با رویکردی ساختاریافته، خواننده را گام به گام با مفاهیم و اصول مدیریت رفتار شناختی آشنا می کند و سپس به او در طراحی و اجرای برنامه های مؤثر یاری می رساند. در ادامه به خلاصه ای از محتوای هر فصل می پردازیم:

فصل اول: مفهوم سازی مدیریت و اصلاح رفتار

فصل اول به تعریف جامع و روشن مدیریت رفتار از منظر شناختی اختصاص دارد. در این بخش، نویسندگان به دقت توضیح می دهند که مدیریت رفتار صرفاً به معنای کنترل یا سرکوب رفتار نیست، بلکه فرآیندی پویا و هدفمند برای درک، تحلیل و تغییر الگوهای رفتاری با هدف بهبود کیفیت زندگی و عملکرد فردی و اجتماعی است. این فصل، تفاوت های بنیادین این رویکرد با روش های سنتی را که عمدتاً بر تنبیه و پاداش بیرونی تکیه داشتند، تبیین می کند. اهمیت و کاربردهای این رویکرد در محیط های گوناگون، از جمله خانه، مدرسه، مراکز درمانی و حتی سازمان ها، مورد بحث قرار می گیرد. به خصوص، مدیریت رفتار در مدرسه به عنوان یک حوزه حیاتی برای پرورش نسل آینده، با تأکید بیشتری بررسی می شود، زیرا مدرسه محیطی است که کودکان و نوجوانان بخش عمده ای از زمان خود را در آن سپری می کنند و الگوهای رفتاری مهمی در آن شکل می گیرد. درک این فصل، پایه ای محکم برای ورود به مباحث عمیق تر کتاب فراهم می کند و نشان می دهد که چرا رویکرد شناختی، اثربخش تر و پایدارتر است.

فصل دوم: آشنایی با برنامه های مدیریت رفتار رایج در دنیا

پس از معرفی مفهوم مدیریت رفتار، فصل دوم به معرفی برنامه ها و الگوهای مدیریت رفتار مؤثر و رایج در سطح جهان می پردازد. این برنامه ها که اغلب با رویکرد شناختی هم راستا هستند، بر توسعه مهارت های درونی و توانایی های فردی برای خودمدیریتی رفتار تأکید دارند. نویسندگان با بررسی این الگوها، نشان می دهند که چگونه کشورها و فرهنگ های مختلف، با بهره گیری از اصول شناختی، به نتایج مثبتی در زمینه اصلاح و پرورش رفتار دست یافته اند. بخش مهمی از این فصل به نقش «حل مسئله بین فردی» و نتایج پژوهش های مربوط به آن اختصاص دارد. آموزش مهارت حل مسئله، به افراد کمک می کند تا در مواجهه با چالش ها و تعارضات، به جای واکنش های هیجانی و نامناسب، راه حل های منطقی و سازنده را پیدا کنند. این مهارت، نه تنها به بهبود روابط فردی کمک می کند، بلکه پایه ای برای خودمدیریتی و تصمیم گیری های اثربخش در طول زندگی است. معرفی این برنامه ها، به خواننده دیدگاهی گسترده تر از کاربردهای عملی رویکرد شناختی می دهد و او را با موفقیت های جهانی در این زمینه آشنا می سازد.

فصل سوم: مبانی و اصول عمیق مدیریت رفتار شناختی

این فصل، هسته نظری کتاب را تشکیل می دهد و به تشریح مبانی و اصول عمیق مدیریت رفتار با رویکرد شناختی می پردازد. نویسندگان در این بخش، اصول نظری مبتنی بر مطالعات شناختی را تشریح می کنند که شامل فهم نقش افکار، باورها، انتظارات و تفسیرها در شکل دهی رفتار است. آن ها سپس به مبانی رفتاری بر اساس «کارکردهای اجرایی مغز» و علوم اعصاب می پردازند. کارکردهای اجرایی مغز، مجموعه ای از مهارت های شناختی هستند که به ما در برنامه ریزی، سازماندهی، کنترل تکانه، انعطاف پذیری شناختی و حل مسئله کمک می کنند. درک این کارکردها، برای طراحی برنامه های مدیریت رفتار بسیار حیاتی است، زیرا بسیاری از مشکلات رفتاری ریشه در نقص یا ضعف در این کارکردها دارند.

یکی از مهمترین بخش های این فصل، تبیین تلفیق شناخت و هیجان است. در گذشته، بسیاری از نظریه ها هیجان و شناخت را دو حوزه کاملاً جداگانه می دانستند، اما پژوهش های جدید در روان شناسی، علوم اعصاب و حتی هوش مصنوعی نشان می دهد که این دو فرآیند به شدت در هم تنیده اند و مطالعه جامع یکی بدون دیگری ممکن نیست. هیجانات به طور فعال در فرایندهای شناختی، به ویژه تصمیم گیری، نقش دارند و قشر پیشانی و بادامه مغز، نواحی اصلی پشتیبان پردازش هیجانی هستند. نویسندگان با ارائه مثال هایی از متن کتاب، نشان می دهند که چگونه هیجان و شناخت در تعامل با یکدیگر بر رفتار کودک تأثیر می گذارند و چگونه تفسیر کودک از رفتار دیگران، تعاملات او را شکل می دهد. این بینش عمیق، به مربیان و والدین کمک می کند تا درک جامع تری از رفتارهای فرد داشته باشند و راهکارهایی را توسعه دهند که هر دو جنبه شناختی و هیجانی را در بر می گیرد.

فصل چهارم: راهنمای عملی طراحی برنامه مدیریت رفتار

پس از آشنایی با مبانی نظری و الگوهای جهانی، فصل چهارم به جنبه های عملی و کاربردی کتاب می پردازد: «راهنمای طراحی برنامه مدیریت رفتار». این بخش، گام های ضروری و توالی منطقی را برای طراحی یک برنامه مؤثر و متناسب با نیازهای خاص فرد یا گروه هدف، معرفی می کند. این گام ها شامل تشخیص مشکل رفتاری، جمع آوری اطلاعات، تعیین اهداف مشخص و قابل اندازه گیری، انتخاب راهبردهای مناسب، اجرای برنامه و ارزیابی اثربخشی آن است. نویسندگان بر اهمیت رویکرد انعطاف پذیر و مبتنی بر شواهد تأکید دارند.

همچنین، این فصل به بررسی ویژگی ها و شایستگی های لازم برای مربیان، والدین و متخصصانی که قصد طراحی و اجرای برنامه های مدیریت رفتار را دارند، می پردازد. این شایستگی ها در سه دسته کلی تقسیم بندی می شوند:

1. شایستگی های عمومی: شامل مهارت های ارتباطی مؤثر، همدلی، صبر و توانایی ایجاد رابطه مثبت.
2. شایستگی های فردی: مانند خودآگاهی، توانایی مدیریت هیجانات شخصی و انعطاف پذیری.
3. شایستگی های تخصصی: دانش عمیق در زمینه اصول مدیریت رفتار شناختی، توانایی تحلیل رفتار و طراحی برنامه های مداخله ای.

درک و توسعه این شایستگی ها، برای موفقیت در اجرای برنامه های مدیریت رفتار حیاتی است و به افراد امکان می دهد تا با رویکردی حرفه ای و اثربخش به کمک دیگران بپردازند.

فصل پنجم: مطالعه موردی: نمونه طراحی برنامه مدیریت خشم

فصل پایانی کتاب، با ارائه یک مطالعه موردی عملی، به خواننده نشان می دهد که چگونه می توان اصول و گام های مطرح شده در فصول قبلی را در یک موقعیت واقعی پیاده سازی کرد. این فصل یک «نمونه طرح درس عملی و کاربردی برای مدیریت خشم با رویکرد شناختی» را ارائه می دهد. انتخاب مدیریت خشم به عنوان نمونه، به دلیل شیوع و اهمیت آن در جامعه و نیاز مبرم به راهکارهای مؤثر برای کنترل آن است.

طرح درس ارائه شده، شامل مراحل مشخصی است که از تشخیص ریشه های خشم و محرک های آن آغاز شده و سپس به آموزش مهارت های شناختی مانند شناسایی افکار خودکار منفی، بازسازی شناختی، تکنیک های آرام سازی و مهارت های حل مسئله می پردازد. این طرح درس به تفصیل نشان می دهد که چگونه می توان با استفاده از فعالیت های عملی، بازی های نقش و بحث های گروهی، افراد را در مسیر خودمدیریتی خشم یاری داد. هدف این فصل، فراتر از ارائه یک نمونه، الهام بخشیدن به خوانندگان برای طراحی برنامه های مشابه برای سایر مشکلات رفتاری است. این بخش، پل ارتباطی بین نظریه و عمل را فراهم می آورد و به خواننده اعتماد به نفس لازم برای به کارگیری آموخته هایش را می دهد.

درس های کلیدی و بینش های عملی کتاب مدیریت رفتار

کتاب «مدیریت رفتار» فراتر از یک معرفی صرف، بینش های عمیقی را به خواننده ارائه می دهد که می تواند زندگی فردی و اجتماعی او را متحول کند. برخی از مهم ترین درس های کلیدی این کتاب عبارتند از:

• اهمیت درونی سازی و خودمدیریتی رفتار به جای کنترل بیرونی: این کتاب به وضوح نشان می دهد که تغییرات پایدار رفتاری، زمانی اتفاق می افتند که فرد از درون انگیزه داشته باشد و مسئولیت رفتارهایش را بپذیرد. کنترل بیرونی، نتایج موقتی دارد و به وابستگی منجر می شود.
• نیاز به درک عمیق ارتباط بین فکر، احساس و عمل: شناخت، هیجان و رفتار اجزای جدایی ناپذیری هستند که به طور پیوسته بر یکدیگر تأثیر می گذارند. درک این ارتباط پیچیده، کلید اصلی برای تحلیل و اصلاح رفتار است.
• ضرورت آموزش مهارت های مدیریت رفتار از سنین پایین: پرورش مهارت های خودمدیریتی و تنظیم هیجان باید از دوران کودکی آغاز شود. مدارس و خانواده ها نقشی حیاتی در آموزش این مهارت ها دارند تا کودکان بتوانند در آینده افرادی مستقل و مسئولیت پذیر باشند.
• تأکید بر نتایج بلندمدت و پایدار رویکرد شناختی: برخلاف رویکردهای سنتی که ممکن است نتایج سریعی اما ناپایداری داشته باشند، رویکرد شناختی به دنبال تغییرات عمیق و ماندگار است که کیفیت زندگی فرد را در بلندمدت بهبود می بخشد.
• کاربردهای گسترده در زمینه های مختلف: اصول مدیریت رفتار شناختی تنها مختص کودکان نیست، بلکه در تربیت فرزندان، مدیریت کلاس درس، حل تعارضات سازمانی، توسعه فردی و حتی درمانی نیز کاربرد دارد.

این درس ها، خواننده را به یک مشاهده گر فعال تبدیل می کنند که می تواند ریشه های رفتارهای خود و دیگران را بهتر درک کند و با ابزارهای علمی، به سمت تغییرات مثبت گام بردارد.

این کتاب برای چه کسانی ضروری است؟ (با تمرکز بر نیازهای خاص)

کتاب «مدیریت رفتار» اثری چندوجهی است که برای طیف وسیعی از مخاطبان می تواند مفید و حتی ضروری باشد، زیرا به نیازهای خاص هر گروه به شیوه ای عمیق و کاربردی پاسخ می دهد:

• پاسخگویی به نیازهای والدین نگران رفتار فرزندان: بسیاری از والدین در مواجهه با رفتارهای چالش برانگیز فرزندان خود احساس درماندگی می کنند. این کتاب با ارائه رویکردهای شناختی، به والدین می آموزد که چگونه به جای صرفاً واکنش نشان دادن، ریشه های رفتاری فرزندان خود را درک کنند و با آموزش مهارت های خودمدیریتی، آن ها را در مسیر رشد سالم یاری دهند.
• راهنمایی برای مربیان و معلمانی که به دنبال ابزارهای نوین آموزشی هستند: معلمان و مربیان، نقش مهمی در شکل دهی به شخصیت و رفتار دانش آموزان دارند. این کتاب، ابزارهای عملی و طرح های درسی نوین (مانند مدیریت خشم) را ارائه می دهد که به آن ها کمک می کند تا محیط های آموزشی مؤثرتر و آرام تری ایجاد کرده و با چالش های رفتاری در کلاس درس به شیوه ای علمی و سازنده مقابله کنند.
• بینش های تازه برای مدیران و رهبران سازمانی: مدیریت رفتار تنها محدود به محیط های آموزشی نیست. مدیران سازمان ها می توانند با درک اصول مدیریت رفتار شناختی، به بهبود عملکرد تیمی، حل تعارضات در محیط کار، ایجاد فرهنگ سازمانی مثبت و افزایش بهره وری کارکنان کمک کنند.
• ابزاری قدرتمند برای توسعه فردی و خودشناسی: افرادی که علاقه مند به توسعه فردی و خودسازی هستند، می توانند با مطالعه این کتاب، به درک عمیق تری از الگوهای فکری و هیجانی خود دست یابند. این بینش، به آن ها کمک می کند تا رفتارهای نامطلوب خود را شناسایی و با رویکردی خودمدیرانه، به سمت اهداف شخصی و آرامش درونی حرکت کنند.
• دانشجویان رشته های روانشناسی، علوم تربیتی و مشاوره: این کتاب یک منبع آکادمیک و در عین حال کاربردی است که مبانی نظری و عملی مدیریت رفتار شناختی را به تفصیل توضیح می دهد و برای پژوهش ها و دروس دانشگاهی بسیار ارزشمند است.

به طور خلاصه، این کتاب برای هر کسی که به دنبال درک عمیق تر از رفتار انسانی و راه های بهبود آن است، یک نقشه راه عملی و علمی ارائه می دهد.

نتیجه گیری: چرا مدیریت رفتار یک منبع ارزشمند و راهگشا است؟

کتاب «مدیریت رفتار» اثر دکتر مهدی دوایی و دکتر لیلا کاشانی وحید، یک نقطه عطف در ادبیات مربوط به روانشناسی و علوم تربیتی به شمار می رود. این کتاب با رویکردی نوآورانه و مبتنی بر شواهد علمی، خوانندگان را به سفری عمیق در دنیای پیچیده رفتار انسانی دعوت می کند. آنچه این اثر را از سایر کتب مشابه متمایز می سازد، تمرکز آن بر «خودمدیریتی رفتار» با استفاده از «رویکرد شناختی» است؛ رویکردی که به جای کنترل های بیرونی، بر قدرت درونی فرد برای تغییر و رشد تأکید دارد.

ارزش این کتاب در جامعیت آن نهفته است؛ از ارائه مبانی نظری دقیق و برگرفته از علوم اعصاب و روانشناسی شناختی گرفته تا معرفی برنامه های عملی و طرح درس های کاربردی برای مقابله با چالش های رفتاری مانند خشم. این اثر نه تنها به مخاطبان خود کمک می کند تا رفتارهای نامطلوب را شناسایی و اصلاح کنند، بلکه آن ها را توانمند می سازد تا مهارت های حیاتی برای یک زندگی موفق و آرام را در خود و دیگران پرورش دهند. چه یک والد دغدغه مند باشید، چه معلمی در جستجوی راهکارهای نوین، چه مدیری که به دنبال بهبود فرهنگ سازمانی است، یا فردی که قصد توسعه شخصی دارد، «خلاصه کتاب مدیریت رفتار ( نویسنده مهدی دوایی، لیلا کاشانی وحید )» به شما ابزارهای لازم برای ایجاد تغییرات پایدار و معنادار را ارائه می دهد. این کتاب نه تنها یک منبع اطلاعاتی است، بلکه یک راهنما برای تفکر، رشد و زندگی آگاهانه محسوب می شود.

سوالات متداول (FAQ) درباره کتاب مدیریت رفتار

کتاب مدیریت رفتار چه موضوعی را پوشش می دهد؟

این کتاب به طور جامع به مفهوم مدیریت و اصلاح رفتار، با تمرکز ویژه بر رویکرد شناختی می پردازد. شامل بررسی تفاوت های رویکردهای سنتی و شناختی، مبانی نظری و عصبی رفتار، معرفی برنامه های جهانی مدیریت رفتار و ارائه راهنمای عملی برای طراحی برنامه های مؤثر رفتاری است.

تفاوت اصلی این کتاب با سایر کتب مدیریت رفتار چیست؟

تفاوت اصلی در تأکید قوی آن بر رویکرد شناختی و خودمدیریتی است. این کتاب به جای تکیه بر عوامل بیرونی مانند تشویق و تنبیه، بر نقش افکار، هیجانات، فرآیندهای مغزی و انگیزه های درونی در شکل دهی و تغییر رفتار تمرکز دارد و به پایداری نتایج اهمیت ویژه ای می دهد.

آیا این کتاب برای عموم مردم قابل فهم است؟

بله، اگرچه کتاب مباحث فنی و عمیقی را مطرح می کند، اما لحن نگارش آن به گونه ای است که برای دانشجویان، متخصصان، والدین، مربیان و هر فرد علاقه مند به توسعه فردی، قابل فهم و کاربردی باشد و اطلاعات را به صورت مرحله به مرحله و مستند ارائه می دهد.

آیا خلاصه کتاب برای شروع به کار کافی است؟

خلاصه کتاب به شما درکی جامع از مفاهیم اصلی، اصول و گام های عملی مطرح شده در کتاب می دهد و می تواند نقطه شروع خوبی باشد. اما برای کسب دانش عمیق تر، جزئیات بیشتر و اجرای عملی تر برنامه ها، مطالعه کامل کتاب توصیه می شود.

نویسندگان این کتاب چه کسانی هستند؟

این کتاب توسط دکتر مهدی دوایی و دکتر لیلا کاشانی وحید، از اساتید و متخصصان حوزه روانشناسی و علوم تربیتی، تألیف شده است.

کتاب مدیریت رفتار در چه محیط هایی کاربرد دارد؟

مفاهیم و راهکارهای ارائه شده در این کتاب در محیط های متنوعی مانند خانواده (برای تربیت فرزندان)، مدرسه (برای مدیریت کلاس و دانش آموزان)، مراکز مشاوره، و حتی سازمان ها (برای بهبود عملکرد تیمی و مدیریت کارکنان) قابل استفاده است.

آیا این کتاب به مدیریت احساسات نیز می پردازد؟

بله، یکی از جنبه های کلیدی رویکرد شناختی که در این کتاب مورد بررسی قرار می گیرد، تلفیق شناخت و هیجان است. این کتاب نشان می دهد که چگونه هیجانات بر رفتار تأثیر می گذارند و چگونه با درک این ارتباط می توان به مدیریت مؤثرتر رفتار و احساسات (مانند مدیریت خشم) دست یافت.